پدرش نامِ او را تُرنج نهاده بود
پدرش نامِ او را تُرنج نهاده بود
مادرش اما بهآر صدایش می کرد ...
میگفت:
وقتی میخندد
انگار شکوفهها از ابتدا متولد می شوند
و انگار خانهام در جای دیگریست..
پدرش اما یک کلام، می گفت:
تُرنج!
حالا او،
معشوقهی مردی است که
او را دنیآ خطاب می کند
میگوید:
پیش از او اصلا زندگی نکرده بودم،
حالا اما دنیا را به من دادهاند ...
مادرش اما بهآر صدایش می کرد ...
میگفت:
وقتی میخندد
انگار شکوفهها از ابتدا متولد می شوند
و انگار خانهام در جای دیگریست..
پدرش اما یک کلام، می گفت:
تُرنج!
حالا او،
معشوقهی مردی است که
او را دنیآ خطاب می کند
میگوید:
پیش از او اصلا زندگی نکرده بودم،
حالا اما دنیا را به من دادهاند ...
۱۰.۳k
۲۲ آبان ۱۴۰۳