من هر شب

من هر شب..
دوست داشتنت را بغض ميڪنم ؛
حسرت نداشتنت از چشمانم چڪه ميڪند؛
درياى غم در دلم طوفان ميشود و...
چيزى ڪه از من به جا مى ماند،
ويرانه ايست از جنس  تاوان
تاوان دوست داشتن تو...!!

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌
دیدگاه ها (۰)

پدرش نامِ او را تُرنج نهاده بودمادرش اما بهآر صدایش می کرد ....

اگر این دنیا غریبه پرور است؛ تو آشنا بمانتو پای خوبی‌هایت بم...

من یاد گرفته‌ام که هیچ فرقی نمی‌کند چقدر خوب و وفادار باشم ز...

دلتنگے رو هیچ جورے نمیتونی پنهونش ڪنے دلتنگ ڪہ باشی صدات دلت...

#طلوعِ‌چشمهایت...به خیالم می‌روی و از یاد خواهم برد نگاه ملی...

#غمنامه‌ای‌برای‌طُ...گاهی شعر میخوانم ولی چه سود در خاطرم نم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط