امیررر

امیررر:
دیگر منتظر ڪسے نیستم
هرڪه آمد
ستاره‌اے از رویاهایم دزدید
هرڪه آمد
سفیدے از ڪبوترانم چید
هرڪه آمد
لبخند از لب‌هایم برید
منتظر ڪسے نیستم
از سر خستگے در این ایستگاه ایستادم
دیدگاه ها (۱۶)

امیررر:فرقے دارد ڪجا باشم؟خندان در آینہیا منتظرت ڪنار پنجره....

امیررر:چمدانش راکه بسته باشدتمام دلتنگی های دنیا را همکه گری...

امیررر:بخند...‏من فقط تشنه ی خندیدن لب های توام!‌ ‎‌‌

امیررر:همه جــــا هستیدر نوشـــــــــــــــته هایم

Royal Veil — Part 11 : آتش در سایه‌هاشب، ناگهان با فریادی از...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط