متنو حتما بخونید
سلام به زیباترین آدم روی زمین(از نظر من)
بازم‌مثل همیشه که بی اغراق گفتم عاشقتم،عاشقتم خیلی زیاد تر از دیروز و کمتر از فردا.
من یه بچه ای بودم که داشت زندگیش رو می کرد تا یه شب مامان این بچه ۱۲ ساله بهش یه فیلم نشون داد و گفت عروسی امید عالیشاه کاپیتان پرسپولیس هست. بعد اون شب، یهو چشمامو باز کردم و دیدم توی یه دنیای دیگه ای هستم یه دنیایی که خودمم نمی شناسمش. بعد چند وقت دیدم توی این دنیا یه پسر مو فرفری ۳۰ ساله چشم شکلاتیه خیلی قشنگ هم هست البته با ۱۰ تا ۱۲ تا فرشته دیگه ولی خودش خدای من بود و فرشته هاشم فرشته های من.
هر روز که می گذشت بیشتر عاشق این خدا می شدم طوری که وقتی دوباره چشام و باز کردم دیدم اون پسر۳۰ ساله ی مو فرفری نه تنها خدای من بود بلکه دلیل نفس کشیدنم،دلیل زنده بودنم،دلیل خوشحالیم، دلیل دل خوشیم و .... هم بود.
خلاصه از اون روز به بعد دیگه نتونستم چشمم رو از روی این پسر بردارم.
سرش با خیلیا دعوام شد. تازه با چند تا از دوست های صمیمیم هم قهر کردم به خاطر این پسر.
قلبم بین موهای فرفریش گیر کرده و جدا هم نمیشه هیچوقت.
میگید که خب ما هم امید و دوست داریم ولی می دونید فرق من با شماها چیه؟؟
اگه امید خدایی نکرده روزی بمیره که من پیش مرگش بشم شما شاید یه روز یا دوروز بخاطرش ناراحت بشید ولی من بعد امید میمیرم، شاید زنده باشم یا نفس بکشم ولی از درون میمیرم و داغون میشم.
امید برای من کسی هست که خیلی شبا براش گریه کردم. وقتی تو تمرینات پاش شکست هر روز از خدا می خواستم تا زود تر خوب بشه.
من بعد امید دیگه هیچوقت نمی تونم فوتبال ببینم، چون لحظه لحظه و ثانیه ثانیه بازی هر تیمی امید رو یاد من میاره نه اینکه بخوام فراموشش کنم نه ولی دوباره از داخل می شکنم و خورد می شم.
امیدوارم بتونم پنج شیش ماه دیگه تو هتل ایرانیان ببینمش.
خیلی دوست دارم دلیل نفس کشیدنم.
ببین تازگیا!
با تو یکی شده دلی؛
که به این راحتیا با کسی راه نمیاد؛
فکر نمی کردم دل ببندم!
بهت به این سادگیا!
ولی بستم😭😿😢
بازم‌مثل همیشه که بی اغراق گفتم عاشقتم،عاشقتم خیلی زیاد تر از دیروز و کمتر از فردا.
من یه بچه ای بودم که داشت زندگیش رو می کرد تا یه شب مامان این بچه ۱۲ ساله بهش یه فیلم نشون داد و گفت عروسی امید عالیشاه کاپیتان پرسپولیس هست. بعد اون شب، یهو چشمامو باز کردم و دیدم توی یه دنیای دیگه ای هستم یه دنیایی که خودمم نمی شناسمش. بعد چند وقت دیدم توی این دنیا یه پسر مو فرفری ۳۰ ساله چشم شکلاتیه خیلی قشنگ هم هست البته با ۱۰ تا ۱۲ تا فرشته دیگه ولی خودش خدای من بود و فرشته هاشم فرشته های من.
هر روز که می گذشت بیشتر عاشق این خدا می شدم طوری که وقتی دوباره چشام و باز کردم دیدم اون پسر۳۰ ساله ی مو فرفری نه تنها خدای من بود بلکه دلیل نفس کشیدنم،دلیل زنده بودنم،دلیل خوشحالیم، دلیل دل خوشیم و .... هم بود.
خلاصه از اون روز به بعد دیگه نتونستم چشمم رو از روی این پسر بردارم.
سرش با خیلیا دعوام شد. تازه با چند تا از دوست های صمیمیم هم قهر کردم به خاطر این پسر.
قلبم بین موهای فرفریش گیر کرده و جدا هم نمیشه هیچوقت.
میگید که خب ما هم امید و دوست داریم ولی می دونید فرق من با شماها چیه؟؟
اگه امید خدایی نکرده روزی بمیره که من پیش مرگش بشم شما شاید یه روز یا دوروز بخاطرش ناراحت بشید ولی من بعد امید میمیرم، شاید زنده باشم یا نفس بکشم ولی از درون میمیرم و داغون میشم.
امید برای من کسی هست که خیلی شبا براش گریه کردم. وقتی تو تمرینات پاش شکست هر روز از خدا می خواستم تا زود تر خوب بشه.
من بعد امید دیگه هیچوقت نمی تونم فوتبال ببینم، چون لحظه لحظه و ثانیه ثانیه بازی هر تیمی امید رو یاد من میاره نه اینکه بخوام فراموشش کنم نه ولی دوباره از داخل می شکنم و خورد می شم.
امیدوارم بتونم پنج شیش ماه دیگه تو هتل ایرانیان ببینمش.
خیلی دوست دارم دلیل نفس کشیدنم.
ببین تازگیا!
با تو یکی شده دلی؛
که به این راحتیا با کسی راه نمیاد؛
فکر نمی کردم دل ببندم!
بهت به این سادگیا!
ولی بستم😭😿😢
۲۴۰
۰۳ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.