رابطه هاییم هست که انگار دو نفرتون میترسین تمومش کنین

رابطه هاییم هست که انگار دو نفرتون میترسین تمومش کنین.
یا حتی یه فکری به حالش کنین.
بی هم نمیتونین ادامه بدینا اما با همم که هستین همدیگرو اذیت میکنین.
نمیدونم حکمت اینجور روابط چیه.
انگار معلقی رو هوا.
مغرور بازی درمیاری بهش پیام نمیدی اما روزی ۵۰۰ بار لست سین و پروفایلشو چک میکنی.
تازه بعد چند وقتم که حرف میزنین
بازم اون غرور لعنتی مانع میشه
بگی " من دورِ بودنت بگردم "
یا مثلا " نباشی چقدر زندگی مسخرس " .
عوضش انقدر چرت و پرت تحویل هم میدین
که تهش همون دلتنگیا میشه دعوا ...
کاش یکی میومد
تکلیف ما رو روشن میکرد ...
دیدگاه ها (۱)

اگر بنا به رفتن داریدبار و بندیلتان را جمع کنید و برویدجانِ ...

این دنیا عجب موجودیست!!!آدمیزاد هم که بخواهد بیخیالش شود، ای...

یکبار که مشغول نوشتن خاطرات روزانه أم بودم ، مادرم گفت :چند ...

کمی قبل تر ، فکر میکردم عشق باید وقتی ایجاد شود که یک آدم بی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط