روز بیتابم ولی شب بیتو من بی تاب تر

روز بی‌تابم ولی شب بی‌تو من بی تاب تر
می‌شود چشمان من حتا به عمق خواب تر

من شناور لابه لای اشک های نیمه شب؛
همچو مرغابی که خود را می‌کند درآب تر

عشق گرچه برده از من نام نیک و آب‌رو
دوست دارم تا به عشق تو شوم بی‌آب تر

دوست دارم هم‌چو بازی دُرّ ز دریا آورم
نه چو گنجشکی که خود را کرده در گنداب تر

گر بمانی هم چنان تو سوژه‌ی اشعار من
می شود حتا غزل هایم از این هم ناب تر

#ثاقب‌آزاد
دیدگاه ها (۰)

فقط از روی نامردی به من زد درون لاک همدردی به من زد ز دستـش ...

با تمام روزهای بی تو بودن ساختممن تمام زندگی ام را به تو پرد...

عشق ( درد بی پایان)

#غمنامه‌ای‌برای‌طُ...گاهی شعر میخوانم ولی چه سود در خاطرم نم...

# رز _ سیاه PART _ 49تارا: از وقتی یادمه بعد یه دوره کوتاهی ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط