با تمام روزهای بی تو بودن ساختم

با تمام روزهای بی تو بودن ساختم
من تمام زندگی ام را به تو پرداختم

جای بحثی نیست اما کاش شاعر می شدی
تا بدانی من چگونه هستی ام را باختم

چون سوار اسب احساسات رویاها شدم
سوی بن بستی فراتر از خیالت تاختم

دست آخر کم شدم از جمع مشتاقان تو
پیش چشمان رقیبانم سپر انداختم

زندگی از دست من رفت و تو هم رفتی و بعد
از صراط مستقیم توبه ها پل ساختم

خواستم تا مثل یک آدم فراموشت کنم
حیف اما این دل دیوانه را نشناختم

لمس آغوش تو در واقع برایم سخت بود
توبه کردم، توبه اما در نهایت باختم

#شعر
دیدگاه ها (۱)

فقط از روی نامردی به من زد درون لاک همدردی به من زد ز دستـش ...

روز بی‌تابم ولی شب بی‌تو من بی تاب ترمی‌شود چشمان من حتا به ...

گاهی نبخشیدن بهترین هدیه اس هم به خودت ، هم به طرف مقابلت

دشمن دوست نما هرچه بخواهی دارم

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط