دوازدهمین شهیدماه افسران شهید مدافع حرم مصطفی صدرزاده

دوازدهمین #شهید_ماه افسران؛ شهید مدافع حرم مصطفی صدرزاده
yon.ir/bUBYJ
🔴 نذر حضرت اباالفضل

مادرم هرسال دهه اول #محرم را روضه می‌گرفت. روز تاسوعا بود. مصطفی را که ۴ سال داشت به برادر بزرگترش سپردم و گفتم مواظب باشد که مصطفی بیرون نرود. اواخر روضه بود که صدای ترمز شدیدی از خیابان آمد و بلافاصله یکی از همسایه‌ها خطاب به مادرم با صدای وحشت‌زده‌ای داد زد و گفت: بی‌بی بچه‌ات مرد! من با سابقه‌ی بازیگوشی که از مصطفی سراغ داشتم می‌دانستم این بچه کسی نیست جز مصطفی! مثل همیشه از ترس خشکم زده بود و نمی‌توانستم حرف بزنم، به دیوار تکیه زدم و آرام نشستم. درست روبروی کتیبه‌ی یا اباالفضل بودم. همین که چشم به کتیبه افتاد گفتم: یا اباالفضل این پسر نذر شما، سرباز و فدایی شما بعد هم به آقا متوسل شدم که بلایی سرش نیامده باشد.

یک ربع به اذان ظهر بود. مصطفی از در وارد شد و همین که مرا آن‌طور مستأصل دید برای این که از استرس من کم کند آمد و روی پای من نشست و گفت: مادر ببین حالم خوبه. صورتش خونی بود و رنگ به رخسار نداشت. پهلویش زخم شده بود، اما به من نگفت.
سال ها گذشت و این نذر را با هیچکس در میان نگذاشتم. فقط برای #حضرت_اباالفضل شیر نذری به مادرم میدادم تا او در روضه‌اش پخش کند. این نذری در همه‌ی سال‌ها ادامه داشت و این راز بین من و حضرت اباالفضل بود.
مادر شهید

برگرفته از کتاب سید ابراهیم

👥 کانال افسران جوان جنگ نرم:
t.me/joinchat/BBmAijuziGup93W29V-moA
دیدگاه ها (۱)

استوری اینستاگرام همسر شهید مدافع حرم، محمد بلباسی در واکنش ...

سردار قاسم سلیمانی: کسی که نتواند سربازانش را حفظ کند، خطش س...

رهبر انقلاب:دشمنان انقلاب از روز اول تعبیر #تندرو و میانه‌رو...

تصویر اصلا دیده نشده از نجفی در حال گرم کردن خود برای شروع ک...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط