#سناریو_تی_اکس_تی
وقتی میرین خونه مامان بابات
یونجون: با مامانت گرم گرفته داره درمورد استعداد های نهفتش حرف میزنه
سوبین: نشسته پیش بابات داره در مورد سخت بودن زندگی و زن داشتن باهم درد و دل میکنن
بومگیو: همراه ابجی کوچولوت/برادرت زدن خونه رو ترکوندن ولی مامانت کاریش نداره و میگه: داماد هنوز بچه ست
تهیون: خیلی اروم بی سرصدا نشسته و اصلا تکون نمیخوره
~ا. ت مطمئنی این داماده مجسمه نیست!!؟؟
+یااا مامان چی داری میگی
کای: رفته پیش مامانت پاچخواریت رو میکنه
~ا. ت با دامادم چیکار کردی؟؟
+من چیکار کردم مادر من باید بگی اون چیکار کرده
یونجون: با مامانت گرم گرفته داره درمورد استعداد های نهفتش حرف میزنه
سوبین: نشسته پیش بابات داره در مورد سخت بودن زندگی و زن داشتن باهم درد و دل میکنن
بومگیو: همراه ابجی کوچولوت/برادرت زدن خونه رو ترکوندن ولی مامانت کاریش نداره و میگه: داماد هنوز بچه ست
تهیون: خیلی اروم بی سرصدا نشسته و اصلا تکون نمیخوره
~ا. ت مطمئنی این داماده مجسمه نیست!!؟؟
+یااا مامان چی داری میگی
کای: رفته پیش مامانت پاچخواریت رو میکنه
~ا. ت با دامادم چیکار کردی؟؟
+من چیکار کردم مادر من باید بگی اون چیکار کرده
- ۹.۰k
- ۰۹ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۹)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط