پارت [26]
پارت [26]
جین:خب بچها بیاین راستی من به جیسو زنگ زدم گفتم دوباره بیاد.
ا/ت:هوففف (اروم گف)
جیمیمن:عوووو چه کرده سوکجین
شوگا:یاا داداش غذاهایه مورد علاقمو درست کردی
جین:بشینین بخورین حرف نزنین یهو در صدا خورد جین رفت درو باز کرد.
جین:بیا بشین
جیسو:س...سلام
همه:سلام
جنی :اوم خیلی خوشمزس جین
کوک:اونی که داری میخوریو من درست کردم
جنی:وا مگه توهم آشپزی کردی؟
ا/ت:اره سومینم بود اابته سومین اصا غذا درست نمیکرد فقط داشت میچشید جین و جونگکوک داشتن دیوونش میکردن
جنی:اوه سومین بیچاره
سومین و ا/ت ووووو جنی:خنده😂
سومین:اوم جین خیلی خوشمزس نودلت
کوک:برا منو بخور
سومین:خدایا باشه بزار اینو تموم کنم
کوک:نع برایه منو بخور بشقابو برمیداره از جلوش
ا/ت و جنی :خنده
جین:یا کوک چرا نمیزاری برا منو بخوره؟
کوک:چون.....چون زیرا
جین:هر هر با مزه
کوک:از جوکای بابابزرگی تو که بهتره بابا بزرگ کیم سوک جین
جین:میزنم بشت خاک بره چشتااا
کوک:گگگ
جین:گگگ
شوگا:گگگ
جیمین:عه پس منم میام گگگ
ا/ت:عه غذاتونو بخورین
لیسا:خیلی ممنون من دیگه میل ندارم کوک برا توعم خیلی خوب بود
کوک:ممنون
جیسو:یونگی تو چرا کم میخوری؟
ا/ت:من بهش گفتم
یونگی:آم آ...آره
جیسو:وا بزار بچم بخوره
ا/ت:بچت؟ اولین که بچه نیس دومین که مطلق به تو نیست مطلق به منه اوکی؟
جیسو:وا بیا منو بخور
ا/ت:من گوه نمیخورم ممنون
جیسو:یااا چقدر بی ادبی تو مثه اینکه مامان بابات درست ادبت نکردن
سومین:جیسو حرف دهنتو بفهم
جیسو:تو چرا دخالت میکنی ها؟
سومین:چون راجب خواهر و پدرمادرم حرف میزنی پدرمون خیلی هم خوب مارو تربیت کرده الان حقی نداری راجب اون فرشته ها حرف بزنی فهمیدی؟
جیسو:اگر بزنم چی ها؟
یونگی:جیسو ساکت شو پدر مادرشون فوت کردن
جیسو:نه میخوام ببینم میخواد چیکار کنه
کوک:تمومش کنین
سومین :الان بهت نشون میدم چاقویه غذارو برمیداره میبره سمتش
جیسو:اها میخوای چاقو بهم فرو کنی
سومین:نمیخوام بزنم تویه گلوت یا دلت میخوام بکنم تو..اسغفرلا
ا/ت:سومین ارزششو نداره بیا بریم
یونگی:ا/ت
ا/ت:چیه یونگی ها؟
یونگی:بزار منم بیام
ا/ت:نمیخواد غذاتو بخور جیسو جونت ناراحته کم غذا میخوری
جنی:اوه چه خر تو خری شد جیسو توهم مثه اینکه کرم داری ها
جیسو:برو بابا
جین:خب راس میگه دیگه الکی الکی میخوای کرم بریزی کتکی که امروز بهت زدو یادت رفته؟
جیسو:ولم کن خودت گفتی دوباره بیام
جین:حالا بخورید بیخیالش
سومین: (جیغ)جونگکوک جونگکوک یونگییی یونگیییی(داد و گریه )
یونگی:یا خدااا سومین چته
سومین:یو...یونگی ا...ا/ت......
ادامع دارد...
جین:خب بچها بیاین راستی من به جیسو زنگ زدم گفتم دوباره بیاد.
ا/ت:هوففف (اروم گف)
جیمیمن:عوووو چه کرده سوکجین
شوگا:یاا داداش غذاهایه مورد علاقمو درست کردی
جین:بشینین بخورین حرف نزنین یهو در صدا خورد جین رفت درو باز کرد.
جین:بیا بشین
جیسو:س...سلام
همه:سلام
جنی :اوم خیلی خوشمزس جین
کوک:اونی که داری میخوریو من درست کردم
جنی:وا مگه توهم آشپزی کردی؟
ا/ت:اره سومینم بود اابته سومین اصا غذا درست نمیکرد فقط داشت میچشید جین و جونگکوک داشتن دیوونش میکردن
جنی:اوه سومین بیچاره
سومین و ا/ت ووووو جنی:خنده😂
سومین:اوم جین خیلی خوشمزس نودلت
کوک:برا منو بخور
سومین:خدایا باشه بزار اینو تموم کنم
کوک:نع برایه منو بخور بشقابو برمیداره از جلوش
ا/ت و جنی :خنده
جین:یا کوک چرا نمیزاری برا منو بخوره؟
کوک:چون.....چون زیرا
جین:هر هر با مزه
کوک:از جوکای بابابزرگی تو که بهتره بابا بزرگ کیم سوک جین
جین:میزنم بشت خاک بره چشتااا
کوک:گگگ
جین:گگگ
شوگا:گگگ
جیمین:عه پس منم میام گگگ
ا/ت:عه غذاتونو بخورین
لیسا:خیلی ممنون من دیگه میل ندارم کوک برا توعم خیلی خوب بود
کوک:ممنون
جیسو:یونگی تو چرا کم میخوری؟
ا/ت:من بهش گفتم
یونگی:آم آ...آره
جیسو:وا بزار بچم بخوره
ا/ت:بچت؟ اولین که بچه نیس دومین که مطلق به تو نیست مطلق به منه اوکی؟
جیسو:وا بیا منو بخور
ا/ت:من گوه نمیخورم ممنون
جیسو:یااا چقدر بی ادبی تو مثه اینکه مامان بابات درست ادبت نکردن
سومین:جیسو حرف دهنتو بفهم
جیسو:تو چرا دخالت میکنی ها؟
سومین:چون راجب خواهر و پدرمادرم حرف میزنی پدرمون خیلی هم خوب مارو تربیت کرده الان حقی نداری راجب اون فرشته ها حرف بزنی فهمیدی؟
جیسو:اگر بزنم چی ها؟
یونگی:جیسو ساکت شو پدر مادرشون فوت کردن
جیسو:نه میخوام ببینم میخواد چیکار کنه
کوک:تمومش کنین
سومین :الان بهت نشون میدم چاقویه غذارو برمیداره میبره سمتش
جیسو:اها میخوای چاقو بهم فرو کنی
سومین:نمیخوام بزنم تویه گلوت یا دلت میخوام بکنم تو..اسغفرلا
ا/ت:سومین ارزششو نداره بیا بریم
یونگی:ا/ت
ا/ت:چیه یونگی ها؟
یونگی:بزار منم بیام
ا/ت:نمیخواد غذاتو بخور جیسو جونت ناراحته کم غذا میخوری
جنی:اوه چه خر تو خری شد جیسو توهم مثه اینکه کرم داری ها
جیسو:برو بابا
جین:خب راس میگه دیگه الکی الکی میخوای کرم بریزی کتکی که امروز بهت زدو یادت رفته؟
جیسو:ولم کن خودت گفتی دوباره بیام
جین:حالا بخورید بیخیالش
سومین: (جیغ)جونگکوک جونگکوک یونگییی یونگیییی(داد و گریه )
یونگی:یا خدااا سومین چته
سومین:یو...یونگی ا...ا/ت......
ادامع دارد...
۹.۵k
۱۵ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.