پارت[27]
پارت[27]
یونگی:ا/ت چی
سومین:ا/ت ا/ت خودشو پرت کرد پایین از پنجره
یونگی:چ....چیییی (داد)
کوک:چیمیگییی سومین(داد)
همه ترسیدن اومدن بالا
سومین و ا/ت:واییی جررر حقتون بود
جیسو:یا بعد میگین کرم از منه ایش سکتمون دادین
ا/ت:چقدرم تو سکته کردی مثلا
جیسو:چشم قره رف
یونگی:یا ا/ت این چه کاری بود کردی هااا؟
ا/ت:تا توهم کمتر لاس بزنی
یونگی:وده فاک با کی ار یو اوکی
ا/ت:یس آیم اوکی
یونگی:اه خدایا محکم میره ا/تو بغل میکنه
ا/ت:یا واقعا ریدی به خودت
یونگی:اره بابا لعنتی نزدیک بود گریم بگیره(ا/ت خیلی کرمویی پسرمو ترسوندی😑)
کوک:هعی خدا سومین تو چقدر خوب نقش بازی میکنی
جین:اره
کوک:تو حرف نزن
جین:چرا اونق حسود
کوک:گگگ
سومین:خنده
کوک:بیا بریم دست سومینک میگیره
یونگی:خب غذامونم دیگه خوردیم دیگه بخوابیم
جین:ینی دیگه کسی نمیخوره؟
بچها:نع
جین:اوکی من جم میکنم شما بخوابین
جنی:داداشی من میام کمکت
لیسا:یا بچها چیشده
جیسو:بیا بریم بهت بگم
همچیو میگه...
لیسا:وایی جر
رفتم تویه اتاق
لیسا:جیسو
جیسو:هوم
لیسا: این دوتا خواهرا خیلی پروعنا
جیسو:اتفاقا تویه فکرم ازشون انتقام بگیرم
لیسا:منم هستم
جیسو:ایول نقشرو بهش میگه...
لیسا:حله حله شب بخیر....
ویو ا/ت و یونگی::
ا/ت:اوپا دوست دارم
یونگی:من بیشتر بیبی بغلش میکنه
کم کم نزدیک میشن همو کیس میکنن
یونگی:ا/ت یکی دیگه بوسم کن
ا/ت:یا بخواب بینم
یونگی:لطفا بیب
ا/ت:باشه دوباره یه کیس طولانی تر میکنن
ا/ت:خب بخواب دیگه
یونگی:باشه شب بخیر
و لالا
ویو جین و جیمین
جین:اخ اخ خسته شدم
جیمین: خسه نباشی و شب بخیر
جین:شب بخیر
ویو جنی و جیسو
جنی:شب بخیر جیسو
جیسو:شب خوش
ویو لیسا:اون که تویه اتاق تنهاس😂
ویو کوک و سومین:
سومین:من کجا بخوابم
کوک:تختو نمیبینی؟
سومین:بابا اون که دونفرس
کوک:یا مسخره بازی در نیار بخواب
سومین:با تو رویه تخت برو بابا
کوک:مگه چمه
سومین:هیچیت نیس فقط نمیخوام کنارت بخوابم
کوک:چرا
سومین:وا بنظرت چرا؟
ادامع دارد.....
یونگی:ا/ت چی
سومین:ا/ت ا/ت خودشو پرت کرد پایین از پنجره
یونگی:چ....چیییی (داد)
کوک:چیمیگییی سومین(داد)
همه ترسیدن اومدن بالا
سومین و ا/ت:واییی جررر حقتون بود
جیسو:یا بعد میگین کرم از منه ایش سکتمون دادین
ا/ت:چقدرم تو سکته کردی مثلا
جیسو:چشم قره رف
یونگی:یا ا/ت این چه کاری بود کردی هااا؟
ا/ت:تا توهم کمتر لاس بزنی
یونگی:وده فاک با کی ار یو اوکی
ا/ت:یس آیم اوکی
یونگی:اه خدایا محکم میره ا/تو بغل میکنه
ا/ت:یا واقعا ریدی به خودت
یونگی:اره بابا لعنتی نزدیک بود گریم بگیره(ا/ت خیلی کرمویی پسرمو ترسوندی😑)
کوک:هعی خدا سومین تو چقدر خوب نقش بازی میکنی
جین:اره
کوک:تو حرف نزن
جین:چرا اونق حسود
کوک:گگگ
سومین:خنده
کوک:بیا بریم دست سومینک میگیره
یونگی:خب غذامونم دیگه خوردیم دیگه بخوابیم
جین:ینی دیگه کسی نمیخوره؟
بچها:نع
جین:اوکی من جم میکنم شما بخوابین
جنی:داداشی من میام کمکت
لیسا:یا بچها چیشده
جیسو:بیا بریم بهت بگم
همچیو میگه...
لیسا:وایی جر
رفتم تویه اتاق
لیسا:جیسو
جیسو:هوم
لیسا: این دوتا خواهرا خیلی پروعنا
جیسو:اتفاقا تویه فکرم ازشون انتقام بگیرم
لیسا:منم هستم
جیسو:ایول نقشرو بهش میگه...
لیسا:حله حله شب بخیر....
ویو ا/ت و یونگی::
ا/ت:اوپا دوست دارم
یونگی:من بیشتر بیبی بغلش میکنه
کم کم نزدیک میشن همو کیس میکنن
یونگی:ا/ت یکی دیگه بوسم کن
ا/ت:یا بخواب بینم
یونگی:لطفا بیب
ا/ت:باشه دوباره یه کیس طولانی تر میکنن
ا/ت:خب بخواب دیگه
یونگی:باشه شب بخیر
و لالا
ویو جین و جیمین
جین:اخ اخ خسته شدم
جیمین: خسه نباشی و شب بخیر
جین:شب بخیر
ویو جنی و جیسو
جنی:شب بخیر جیسو
جیسو:شب خوش
ویو لیسا:اون که تویه اتاق تنهاس😂
ویو کوک و سومین:
سومین:من کجا بخوابم
کوک:تختو نمیبینی؟
سومین:بابا اون که دونفرس
کوک:یا مسخره بازی در نیار بخواب
سومین:با تو رویه تخت برو بابا
کوک:مگه چمه
سومین:هیچیت نیس فقط نمیخوام کنارت بخوابم
کوک:چرا
سومین:وا بنظرت چرا؟
ادامع دارد.....
۷.۵k
۱۶ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.