هر بار

هر بار
که از تو می نویسم
منتظر معجزه ام

مثلا
دستانت از شعر
بیرون بزند
محکم بغلم کنی
و همین جا
در پایان شعر
مرا ببوسی...



#سارا_قبادی
دیدگاه ها (۳)

تنهاتر از آنمکه واقعیت داشته باشمبه خیابان می رومو ساعت ها د...

پروردگارادر این صبحدمقرار دلهای بیقرار ما باشفراوانی را در ز...

عاشق شدن مثل گوش دادن به صدای پیانو توی یک کافه شلوغ می مونه...

از تو می گویم غزل با این دل شیدایی امشاعر چشم فریبا ، خالق ز...

از تو می گویم غزل با این دل شیدایی امشاعر چشم فریبا ، خالق ز...

می خواهم با تو باشم ...تویِ یک اتاقِ ساده ی کاهگلی ،با پنجره...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط