قهوه تلخ
قهوه تلخ
Part16
ارسلان:ارسلان کاشی و محراب احمدی جنی را گرفتن یاح یاح(ب دور ورش نگا میکرد و با نفس میگف)
محراب:خفه شو قرانو بگیر جلو صورتت ک جنه نپره تو صورتت
دیانا:رفتم تو انباری عروسکای پاره پوره مال بچه گیایی خاهر محرابو برداشتم عز طبقه بالا یکی یکی انداختمشون پایین...
محراب:اروم راه میرفتم ب صمت تلوزیون...
یهو عروسکای پاره مال بچگیای خاهرم ریخت پایین عز طبقه بالا...
ارسلان:مث صلیطه ها شروع کردم ب جیخ زن جیغغغغغ
محراب:خفه شوووو
مهدیس:داشتم پاره میشدم پشت مبل قایم شده بودم ع پشت مبل اومدم بیرون صدای روح دراوردم شیرجه زدم رو محراب....
محراب:صدایی ع پشت سرم اومد برگشتم یهو ی روح پرید رو صورتم....
ججیغغغغغغغ عررررر ولم کن روح بیخاصیتتتت تف تو روحتتت روح بیخاصیتت یتینصهسای
مهدیس:جررررررر🤣🤣🤣پهن شدم کف زمین میلولیدم رو زمین داشتم پاره میشدم ع خنده🤣🤣
دیانا:زدم زیر هرهر صدای خندم کل خونرو گرفته بود🤣🤣
ارسلان:عبضیاااااا خیلی گاویننننن زیدم بخدمممم
دیانا:جررر باید خدتونو میدین🤣🤣🤣
مهدیس:کف زمین افتاده بودم میخندیدم نمیتونسم نفس بکشم داشتم پاره میشدمممم🤣🤣
دیانا:دوربینم گزاشتیم فق خدتونو نشونتون بدم پاره میشینننن🤣🤣
محراب:دوربینارو جم کنین بیارین وصل کنین ببینم خدمو😂
ارسلان:جررر محراب میگف بلند بگو ﷲ اکبر🤣🤣
دیانا:ع پله ها اومدم پایین پیش بچه ها....
مهدیس زنده عی😂
مهدیس:وسط خنده هام نمیتونسم نفس بکشم سرمو ب علامت اره تکون ددم🤣
محراب:جررر انق قرمز شدی شده گوجه🤣
ارسلان:چرا ارایشاتون ماسیده ب صورتتون😐
مهدیس:با حرف ارسلان خندم وایساد سیخ نشستم زمین....
ارایشمممممممممممم
دیانا:ارایشم بفاک رففففف جیغغغغغغغغ
مهدیس:دویدم سمت اتاق ارایشمو درست کنم
"ادامه دارد"
Part16
ارسلان:ارسلان کاشی و محراب احمدی جنی را گرفتن یاح یاح(ب دور ورش نگا میکرد و با نفس میگف)
محراب:خفه شو قرانو بگیر جلو صورتت ک جنه نپره تو صورتت
دیانا:رفتم تو انباری عروسکای پاره پوره مال بچه گیایی خاهر محرابو برداشتم عز طبقه بالا یکی یکی انداختمشون پایین...
محراب:اروم راه میرفتم ب صمت تلوزیون...
یهو عروسکای پاره مال بچگیای خاهرم ریخت پایین عز طبقه بالا...
ارسلان:مث صلیطه ها شروع کردم ب جیخ زن جیغغغغغ
محراب:خفه شوووو
مهدیس:داشتم پاره میشدم پشت مبل قایم شده بودم ع پشت مبل اومدم بیرون صدای روح دراوردم شیرجه زدم رو محراب....
محراب:صدایی ع پشت سرم اومد برگشتم یهو ی روح پرید رو صورتم....
ججیغغغغغغغ عررررر ولم کن روح بیخاصیتتتت تف تو روحتتت روح بیخاصیتت یتینصهسای
مهدیس:جررررررر🤣🤣🤣پهن شدم کف زمین میلولیدم رو زمین داشتم پاره میشدم ع خنده🤣🤣
دیانا:زدم زیر هرهر صدای خندم کل خونرو گرفته بود🤣🤣
ارسلان:عبضیاااااا خیلی گاویننننن زیدم بخدمممم
دیانا:جررر باید خدتونو میدین🤣🤣🤣
مهدیس:کف زمین افتاده بودم میخندیدم نمیتونسم نفس بکشم داشتم پاره میشدمممم🤣🤣
دیانا:دوربینم گزاشتیم فق خدتونو نشونتون بدم پاره میشینننن🤣🤣
محراب:دوربینارو جم کنین بیارین وصل کنین ببینم خدمو😂
ارسلان:جررر محراب میگف بلند بگو ﷲ اکبر🤣🤣
دیانا:ع پله ها اومدم پایین پیش بچه ها....
مهدیس زنده عی😂
مهدیس:وسط خنده هام نمیتونسم نفس بکشم سرمو ب علامت اره تکون ددم🤣
محراب:جررر انق قرمز شدی شده گوجه🤣
ارسلان:چرا ارایشاتون ماسیده ب صورتتون😐
مهدیس:با حرف ارسلان خندم وایساد سیخ نشستم زمین....
ارایشمممممممممممم
دیانا:ارایشم بفاک رففففف جیغغغغغغغغ
مهدیس:دویدم سمت اتاق ارایشمو درست کنم
"ادامه دارد"
۱۹.۴k
۰۳ خرداد ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.