آتشی بود

آتشی بودے
و هر وقت تورا می‌دیدم
مثل اسپند دلم جاے خودش بند نبود.

#ستایش_قلب_سربی
#دلنوشته
#عاشقانه
دیدگاه ها (۰)

تارے بزن با ساز دلآتش بزن بر راز دلوانگه همین پیمانه رالبریز...

ریاضیِ چشمانتسخت ترین مساله ی دنیا است ...وقتی زیر پلک هایته...

تنها ڪَذاشـــــــــتڹِتنـــــــــها ڪسی ڪہ تنها ڪس او هستی،ت...

قاب عکسی کهنه ام در گنجه...پیدا کن مرابر غبار صورتم دستی بکش...

آتشی بودی و هر وقت تو را می دیدممثل اسپند، دلم جای خودش بند ...

عاشق شدم، کاش ندونهدست دلم رو نخونهاگه بدونه می دونم، دیگه ب...

تنگِ غروب که می شودعجیب دلم مظلوم و بی کس تر می شودبد میسوزد...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط