هوا هوای بهار است و باده باده ی ناب
هوا هوای بهار است و باده بادهی ناب
به خنده خنده بنوشیم جرعه جرعه شراب.
در این پیاله ندانم چه ریختی، پیداست
که خوش به جان هم افتادهاند آتش و آب.
فرشته روی من، ای آفتاب صبح بهار
مرا به جامی از این آب آتشین دریاب.
به جام هستی ما، ای شراب عشق بجوش!
به بزم سادهی ما، ای چراغ ماه بتاب!
گُل امید من امشب شکفته در بر من
بیا و یک نفس ای چشم سرنوشت بخواب.
مگر نه خاک ره ِ این خرابه باید شد؟
بیا که کام بگیریم از این جهان خراب.
[فریدون مشیری]
به خنده خنده بنوشیم جرعه جرعه شراب.
در این پیاله ندانم چه ریختی، پیداست
که خوش به جان هم افتادهاند آتش و آب.
فرشته روی من، ای آفتاب صبح بهار
مرا به جامی از این آب آتشین دریاب.
به جام هستی ما، ای شراب عشق بجوش!
به بزم سادهی ما، ای چراغ ماه بتاب!
گُل امید من امشب شکفته در بر من
بیا و یک نفس ای چشم سرنوشت بخواب.
مگر نه خاک ره ِ این خرابه باید شد؟
بیا که کام بگیریم از این جهان خراب.
[فریدون مشیری]
۵.۳k
۰۸ فروردین ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.