پارت ۲۱

پارت ۲۱
از دید جیهوپ (پرش زمانی موقعی ک ا/ت بیهوش بود)
رفتم توی شرکت اما هر جا ک میرفتم خبری از ا/ت نبود نگرانش شدم...تصمیم گرفتم برم جای بکهیون(اسم کم اوردم اون نیس😐😂)
بکهیون:خب گوشیش ک اینجاس و خدش نیس ببینم ساعت هوشمند داشته؟
جیهوپ:عاممم فک کنم داش
بکهیون:خوبه با کمک اون پیداش میکنم...ولی خب نمیخواد نگران بشس احتمالن رفته خونش
جیهوپ:ن بابا خدم بهش گفتم جای نره میام دنبالش
بکهیون:خیلی خب من فقد ب ۱۰ دیقه زمان نیاز دارم!
جیهوپ:بدو
۵ دیقه بعد...
جیهوپ:چیشدددد
بکهیون:یه دیقه دیگه!.....عاااا تمومه هینا اینم آدرسش!
جیهوپ:صب کنم ببینم این ویلای بابای لیان نیس!؟......ای لیان آشغال!اگ ببینمت زندت نمیزارم
بکهیون:جیهوپ!لدفن اونجا ک رفتی دیوونه بازی در نیار...خواهش میکنم
بی توجه ب حرفش رفتم ب آدرس خیلی عصبانی بودم...جوری ک اگ کارد میزدن خونم در نمیومد(#رگ_ایرانی😐😂)
رسیدم اونجا از شانس بدم نگهبان داشتن
سریع ازشون دور شدم و زنگ زدم ب بکهیون
بکهیون:هاااا!
جیهوپ:باز ک داری میخوری(عین من😐)
بکهیون:خب...ببخشید جانم
جیهوپ:این خونه ف...کی(آیم ساری😐😂)در پشتی چیزی ندارههههه اینجا پر نگهبانهههه
بکهیون:واستا!...عام چرا داره
ادرسو ازش گرفتم و رفتم اونجا!باید پیاده میرفتم پس ماشینو ی جای خوب پارک کردم و رفتم....


لایک و کامنت😐😂