سلام مولای مهربانم
سلام مولای مهربانم
یابن الحسن...! هرچه بد تا می کنم با من مدارا می کنی
از سر لطف و کرم با بی حیا تا می کنی
حاجتم را می دهی تا من تقاضا می کنم
دردهایم را خودت فوراً مداوا میکنی
پیش چشمان همه داری بزرگم می کنی
آبرویت را دوباره خرجِ رسوا می کنی
پرده پوشی می کنی و باز عصیان می کنم
هر که بویی می برد فوراً تو حاشا می کنی
صبح تا شب این همه بد می کنم اما شما
کار خوبم را فقط در بوق و کرنا می کنی!!! سعی کردم تا گناهم را نبیند عابری
غافل از اینکه مرا داری تماشا می کنی
از "جمودُ العینِ" خود تا که شکایت می کنم...
...خشکیِ این چشمه را هربار دریا می کنی
یاد کن آلوده را یابن الحسن از بابِ لطف
در قنوت نیمه شب با رب که نجوا می کنی... ...یا زمانی که میان روضه های مادرت
گریه بر درد و مصیبت های زهرا می کنی....
یابن الحسن...! هرچه بد تا می کنم با من مدارا می کنی
از سر لطف و کرم با بی حیا تا می کنی
حاجتم را می دهی تا من تقاضا می کنم
دردهایم را خودت فوراً مداوا میکنی
پیش چشمان همه داری بزرگم می کنی
آبرویت را دوباره خرجِ رسوا می کنی
پرده پوشی می کنی و باز عصیان می کنم
هر که بویی می برد فوراً تو حاشا می کنی
صبح تا شب این همه بد می کنم اما شما
کار خوبم را فقط در بوق و کرنا می کنی!!! سعی کردم تا گناهم را نبیند عابری
غافل از اینکه مرا داری تماشا می کنی
از "جمودُ العینِ" خود تا که شکایت می کنم...
...خشکیِ این چشمه را هربار دریا می کنی
یاد کن آلوده را یابن الحسن از بابِ لطف
در قنوت نیمه شب با رب که نجوا می کنی... ...یا زمانی که میان روضه های مادرت
گریه بر درد و مصیبت های زهرا می کنی....
- ۹۸۲
- ۱۵ فروردین ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۲)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط