امشبم شعرت دوباره شعر نابی دیگرست

امشبَم شعرت دوباره شعر نابی دیگرست
لحظه ای که زلفها،در پیچ وتابی دیگرست
گفته بودم انتخابَم کن بدونِ هر چرا....
نَشنوم که انتخابت، انتخابی دیگرست
مشقِ عشقت کرده اَم، امانفهمیدی دریغ...
عشق زیرِ چهره اَش صدها نقابی دیگرست
یادت افتادم ولیکن گریه رفت ‌از اختیار..
شاید امشب بازهَم شامِ خرابی دیگرست
بارها ترکِ دلم کردی ولی نشنید دل...
شایدم گوشش بدنبالِ جوابی دیگرست
هر چه این مدّت کشیدم کار ِعشق بی حساب....
کرده هایَت با دلم امّا حسابی دیگرست
عشق آسان گیر اینبار امتحانَم را کمی...
گرچه پشتِ چهره ات رنج و عذابی دیگرَست
دشت را صد بار بهرِ تو بِپیمودَم ولی...
پشت در پشتِ سرابَش یک سرابِ دیگرَست
دیدگاه ها (۷)

از تمام کوچه ها امشب طلب کارم تو را تب گرفتم از فراقت باز بی...

مرا "جانم" صدایم کنصدایم کن مرا باعشقاز این بن بست تنهایی و ...

چرا شعری نمی گویی، برای حال تبدارم؟چه میخواهی تو از جانم؟که ...

اینجا برای از تو نوشتن هوا کم استدنیا برای از تو نوشتن مرا ک...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط