رنجیده ام

رنجیده ام
دستم را در دستِ لحظه ات بگذار
که آغوشِ این شهر افق ندارد
که خواهش بزرگی‌ ‌ست
دلتنگ نبودن در کوچ
و آرزو یِ زیبائی ست
باز گشت
#نیکی_فیروزکوهی
دیدگاه ها (۱)

کتمان دلتنگی ،بند آمدنِ نفس است

غم با دل دیوانه ی من خویش شده ست

با توام آااااای ! پدر سوخته بازی کافی ستهی خرابم کنی و باز ب...

[love triangle][مثلث عشق] P2ویو تهیونگ: شرط میبستم تویه ی کل...

نام فیک:عشق مخفیPart:1 ویو ات*مادرم زنگ در رو زدیکی در رو با...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط