پارت ¶¹¹
پارت ¶¹¹
}فرشته ی تاریکم }
من:ولم کن عوضی
خالم خدا شکر مرده بود چند روز قبل
.
من در حال نوشتن : همه دارن میمیرن ک🤣
تهیونگ: چیه میخوای میله رو بشکونی 🤣
من:ببین منو ول میکنی یا بکنم کوک بیاد حالیت کنه ها.
تهیونگ :مثلا میخواد چیکار کنه اون حتی نمیدونه ک کره ای.
من :خیلی خ*خلی رو من مکان یاب گذاشته بود.
تهیونگ:جون تو
کوک :هی پدر**گ ولش کن ۰
تهیونگ:بیا ***میخوای چیکار کنی
یواشکی لیسا در میله رو باز کرد.
لیسا:خوبی(اروم گفت)
من:مرسی
کوک با اسلحه زد به سر تهیونگ
من:هورا ااااااا❤
لیسا:وای حالم رد شد خوون ایششش
من:کوک میذاشتی یچیز بگم بعد بره اون دنیا
کوک:کار شو کندم.
و دیگ همه به خونمون رفتیم.
البته کره ایم ما
کوک منو لیسا رو رسوند، دیگ منو لیسا با هم زندگی میکردیم .
لیسا ک دنبال شوهر کردن بود😂
منم ک هیچی...
دینگ
دینگ
زنگ زد یکی جی هوپ :
من:الو
هوپ:سلام دختر عمه خوبی
من:مرسی پسر دایی
هوپ:شنیدم عمه مرده نه تسلیت میگم
من:مرسی
من:..... نننننننننننننننننننننننننننننننننننن
هوپ:الو الو الو
}فرشته ی تاریکم }
من:ولم کن عوضی
خالم خدا شکر مرده بود چند روز قبل
.
من در حال نوشتن : همه دارن میمیرن ک🤣
تهیونگ: چیه میخوای میله رو بشکونی 🤣
من:ببین منو ول میکنی یا بکنم کوک بیاد حالیت کنه ها.
تهیونگ :مثلا میخواد چیکار کنه اون حتی نمیدونه ک کره ای.
من :خیلی خ*خلی رو من مکان یاب گذاشته بود.
تهیونگ:جون تو
کوک :هی پدر**گ ولش کن ۰
تهیونگ:بیا ***میخوای چیکار کنی
یواشکی لیسا در میله رو باز کرد.
لیسا:خوبی(اروم گفت)
من:مرسی
کوک با اسلحه زد به سر تهیونگ
من:هورا ااااااا❤
لیسا:وای حالم رد شد خوون ایششش
من:کوک میذاشتی یچیز بگم بعد بره اون دنیا
کوک:کار شو کندم.
و دیگ همه به خونمون رفتیم.
البته کره ایم ما
کوک منو لیسا رو رسوند، دیگ منو لیسا با هم زندگی میکردیم .
لیسا ک دنبال شوهر کردن بود😂
منم ک هیچی...
دینگ
دینگ
زنگ زد یکی جی هوپ :
من:الو
هوپ:سلام دختر عمه خوبی
من:مرسی پسر دایی
هوپ:شنیدم عمه مرده نه تسلیت میگم
من:مرسی
من:..... نننننننننننننننننننننننننننننننننننن
هوپ:الو الو الو
۱.۵k
۰۹ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.