سناریو درخواستی
سناریو درخواستی
وقتی حرفشون رو گوش ندادی و با رفیقاش و پسرای دیگه گرم گرفتی
♡_♡_♡_♡_♡_♡_♡_♡_♡_♡_♡♡_♡_♡_♡_♡
نامجون: عصبی نگاه میکرد[بریم خونه برات دارم دالینگ]
جین: امد دستتو سفت گرفت بردت یه جای خلوت[چرا به حرفم گوش نمیدی ها {داد}]
یونگی: از اعصبانیت لیوان تو دستشو خورد کرد[دارم براش {با حرص}]
جیهوپ: امد به پسره یه سیلی زد دستتو گرفت[میریم خونه همین الان]
جیمین: یه جوری نگات کرد خودت ترسیده رفتی پیشش
تهیونگ: از عصبانیت دندوناشو فشار داد[ یع کاری میکنم تا دوماه نتونه راه بره]
جنگکوک: اونم رفت با یه دختر دیگه که تو از حسودی رفتی به دختره سیلی زدی دست جنگکوکم گرفتی کشوندیش خونه
خوب شد؟♡
وقتی حرفشون رو گوش ندادی و با رفیقاش و پسرای دیگه گرم گرفتی
♡_♡_♡_♡_♡_♡_♡_♡_♡_♡_♡♡_♡_♡_♡_♡
نامجون: عصبی نگاه میکرد[بریم خونه برات دارم دالینگ]
جین: امد دستتو سفت گرفت بردت یه جای خلوت[چرا به حرفم گوش نمیدی ها {داد}]
یونگی: از اعصبانیت لیوان تو دستشو خورد کرد[دارم براش {با حرص}]
جیهوپ: امد به پسره یه سیلی زد دستتو گرفت[میریم خونه همین الان]
جیمین: یه جوری نگات کرد خودت ترسیده رفتی پیشش
تهیونگ: از عصبانیت دندوناشو فشار داد[ یع کاری میکنم تا دوماه نتونه راه بره]
جنگکوک: اونم رفت با یه دختر دیگه که تو از حسودی رفتی به دختره سیلی زدی دست جنگکوکم گرفتی کشوندیش خونه
خوب شد؟♡
۳.۸k
۱۳ دی ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.