میتوان یک عمر زانو زد

می‌توان یک عمر زانو زد
با سری افکنده در پای ضریحی سرد
می‌توان در گور مجهولی خدا را دید
می‌توان با سکه ای نا چیز ایمان یافت
می‌توان در حجره‌های مسجدی پوسید
چون زیارتنامه خوانی پیر
می‌توان چون صفر
در تفریق و جمع و ضرب
حاصلی پیوسته یکسان داشت
می‌توان چشم ترا در پیله قهرش
دکمه بیرنگ کفش کهنه‌ای پنداشت
می‌توان چون
آب در گودال خود خشکید

#فروغ_فرخزاد

@foroogh_shamloo
دیدگاه ها (۰)

خورشید مرده بودخورشید مرده بود و فردادر ذهن کودکان مفهوم گنگ...

و روزاز آخرین نفسِ شبِ پُر انتظارآغاز می‌شود.#احمد_شاملو✦ @f...

آن‌قدر نگذاشتی ببوسمت که بوسه را هم ممنوع کردند . حالا نفس‌ه...

من که از بازترین پنجره با مردم این ناحیه صحبت کردم حرفی از ج...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط