برای شروع عملیات کربلای به آبادان منتقل شدیم و به عنوان

برای شروع عملیات کربلای ۴ به آبادان منتقل شدیم و به عنوان غوّاصان خط ‌شکن به خط دشمن زدیم؛ به هر ترتیبی بود خط دشمن را شکستیم و پاکسازی کردیم، وقتی برای آوردن مجروحان و شهدا وارد معبر شدیم، دیدیم که #شهیدسعید_حمیدی‌اصیل هر دو پایش قطع شده و پیکر مطهرش در گوشه‌ای از معبر افتاده است اما آنچه که ما را به تعجب وا داشت، این بود که دهان شهید پر از گِل شده بود.

بعدها متوجه شدیم که وقتی به پاهای سعید ترکش خورد و قطع شد، برای اینکه صدای ناله‌اش بلند نشود و باعث لو رفتن معبر نشود، دهان خود را پر از گِل کرده بود.

کتاب خاطرات دردناک، ناصرکاوه
#خاکیان_خدایی
#غواص_دست_بسته_رها
دیدگاه ها (۰)

تواضع و فروتنی عباس باور نکردنی بود. همیشه عادت داشت، وقتی م...

#حضرت_آیت‌الله_بهجت قدس‌سره :بالاترین ذکر به نظر حقیر، «ذکر ...

کسی که تمام مسائل را با معیار خودش می سنجد، خدا کمکش نمی کند...

چرا ازدواج نمیکنی؟!چرا فلان رشته رو نمیری؟!رتبه کنکورت چند ش...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط