بهش گفتم غمگین ترین آهنگی که توی عمرت شنیدی رو یادته؟ تو
بهش گفتم غمگین ترین آهنگی که توی عمرت شنیدی رو یادته؟ تو برام از اونم غمگین تری. طوری که هر وقت چشماتو میبینم حس میکنم خدا وقتای دلتنگیش، چونشو میذاره لب پنجره ی نگاهت و آه می کشه.
بهش گفتم می دونی چرا شبا به هر سمتی می چرخی خوابت نمی بره؟ چون یادت میره قبل خواب به اونیکه هیچوقت دوستش نداشتی فکر کنی، اونیکه هیچوقت درست ندیدیش. اونیکه هر شب توی خواب منتظر می موند که بهش سر بزنی، اما تو عادتت شده بود چشم انتظار گذاشتن بقیه. کاش توی خواب، دنیا اون شکلی که میخواستیم بود.
بهش گفتم امروز باد تندی اومد و در رو محکم کوبید. از جا پریدم فکر کردم سر زده بهم سر زدی. از جا پریدم فکر کردم چه خوبه کلیدا رو هنوز داریشون. از جا پریدم فکر کردم چایی تازه دم با بهار نارنج الان چقدر بچسبه به جفتمون. از جا پریدم، ولی هیچی نبود، هیچکی نبود. فقط باد بود که داشت نیومده می رفت.
بهش گفتم. همه چی رو، دونه به دونه، واو به واوش رو ریختم رو دایره ی میز تکنفره جلوش. اما اون فقط به بخار روی فنجون قهوش نگاه میکرد و میگفت، اگه بخار رنگ داشت، حتما ناخن هام رو لاک رنگ بخار میزدم. قشنگ میشه نه؟
#صادق_اسماعیلی_الوند
@SadeghAlvand
بهش گفتم می دونی چرا شبا به هر سمتی می چرخی خوابت نمی بره؟ چون یادت میره قبل خواب به اونیکه هیچوقت دوستش نداشتی فکر کنی، اونیکه هیچوقت درست ندیدیش. اونیکه هر شب توی خواب منتظر می موند که بهش سر بزنی، اما تو عادتت شده بود چشم انتظار گذاشتن بقیه. کاش توی خواب، دنیا اون شکلی که میخواستیم بود.
بهش گفتم امروز باد تندی اومد و در رو محکم کوبید. از جا پریدم فکر کردم سر زده بهم سر زدی. از جا پریدم فکر کردم چه خوبه کلیدا رو هنوز داریشون. از جا پریدم فکر کردم چایی تازه دم با بهار نارنج الان چقدر بچسبه به جفتمون. از جا پریدم، ولی هیچی نبود، هیچکی نبود. فقط باد بود که داشت نیومده می رفت.
بهش گفتم. همه چی رو، دونه به دونه، واو به واوش رو ریختم رو دایره ی میز تکنفره جلوش. اما اون فقط به بخار روی فنجون قهوش نگاه میکرد و میگفت، اگه بخار رنگ داشت، حتما ناخن هام رو لاک رنگ بخار میزدم. قشنگ میشه نه؟
#صادق_اسماعیلی_الوند
@SadeghAlvand
۵.۲k
۱۸ دی ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.