پرش زمانی به یک سال بعد

پرش زمانی به یک سال بعد
+تو این یک سال خیلی چیزا تغیر کرد من بیماریم به صدا های بلند بهتر شد ولی گاهی اوقات میاد سراغم (نمیدونم درست نوشتم یا نه)ولی تو این مدت با تهیونگ خیلی بیشتر اوکی شدیم و عاشق هم شدیم
-عشقمم اماده شدیی(بلند)
+دارم میکاپ میکنم
-ای خدااا عروسی داداشت تموم تو هنوز نیومدی(عروسی لیسا و کوک هستش میدونم همش شیپشون میکنم ولی کرم دارم)
+اااا تموم شد دیگههههه
-بخدا میرما
+رفتی دیگع خونه نمیای
-باشه باشه

ویو جنی
+یه لباس خوشگل پوشیدم (عکس میدم)و یه ارایش کردم رفتم پایین که تهیونگ رو دیدم انگار شاهزاده شده بود که گفت
-چرا لباست انقدر کوتاهه
+عشقم عروسی برادرمه می خواستی چادر سرم کنم
-باشهه بریم
+بریم

ویو جنی
+رفتیم توی ماشین و تا اونجا در مورد عروسی و اینا حرف میزدیم و می خندیدیم رسیدیم به تالار من رفتم پیش لیسا تهیونگم رفت پیشه کوک
+عشقم
&ووییی خدا چقدر خوشگل شدیییی
+به اندازه دوستم یا بهتره بگم زنداداشم نشدم که
&ایششش تیکه نن از
+تیکه چیه حالا هم داماد پشت دره
در باز شد و ته و کوک اومدن
×عروس من اینجاست
&ارهههه
+اشک شوق ریخت
×او او خواهر امروز روز خوبیه پس گریه نکن
+هیچ وقت فکر نمیکردم داداشم بخواد با دوست بیست سالم ازدواج کنه
م.ج بچه ها عاقد منتظر شماست
+باشه مامان اومدیم
+بریم دیگه
&اوهوم چویو تهیونگ
-فرشته کوچولوم خیلی خوشگل شده بود(عزیزممم ته ته جونم ایدل یه ملت بایدمدخوشگل باشه )تو این یک سال عشقم باهاش بیشتر میشد خیلی تو این یک سال تغیر کردیم از بوسان اومدیم سئول تا بهتر شدم جنی خب امروز عروسی برادرشه لباسش کوتاه بود ولی خب امروز بلا استثنا گذاشتم شت عروسی تموم شد من اصلا حواسم نبود
+تهیونگگگگگگگگگگگ
-ها..ها چیشد تموم شد عروسی چیشد
+عزیزم نفس بگیر اره تموم شد کجا بودی
-ها؟هیچ جا همینجا بودم انقدر غرقش بودم که نفهمیدم کی تموم شد


پرش زمانی به....پرش زمانی به چندین سال بعد
+وای ته ته خیلی خسته شدم
-عشقم به بچه ها بگو چیشد
+عه راستی اره ما تو این شیش سال یه شرکت زدیم به اسم لود خیلی سرمون شلوغه ولی دقیقا دو سال پیش دو تا اتافاق خوب اومد داخل زندگیمون ما بچه دار شدیم درسته اسماشونم گذاشتیم سو اه دخترم و تایهون پسرم خیلی خوشگلن
-تموم شد
+اره
-خب کجا بودیم اها
+تایهون مامان چیزی گفتی
÷بابادی داست با یه ژنه حلف میژد
(بابالی داشت با یه زنه حرف میزد)
+ته ته
-اممم غلط خوردم خوبه
+نه تو باید کتک بوخوری
-الفراررررررررررر
+حالا ته بدو جنی بدو


و این شد که تا اخر عمرشون با هم زندگی کردند و این داستان در مورد این بود که بعضی مواقع ادما از روی نفرت عاشق میشن شما هم اگه یه عشق اینطوری گیرتون اومد ولش نکنید چونکه باعث خوشبختی میشه و پایان
چه ادمین خوبیم من
دیدگاه ها (۰)

پارت ۱ +سلام اسم من ات هست دختری بدبخت که خانوادش انقدر سختگ...

نام چند پارتی :فرشته ی نجات من ژانر:غمگین ، پایان بد،عاشقانه...

پارت شش+بگیم ما هم دیگه رو دوست داریم و جدا نمیشیم همه:دست و...

لباس برای بیرون لباس خاستگاریارایش برای خونه مادرلباس برای خ...

هنرمند کوچولوی من

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط