اسم عشقه ترسناک
اسم عشقه ترسناک
پارت ۸۲
[ویو ملودی]
این تعادل روانی نداره ؟ ..هم داشت حرف خوب می زد و هم داشت می کوبید تو سرم
کسی ندارم...
آرتور: به هرحال هر کاری کنی من ولت نمی کنم..کنار من می مونی
زور گو دو دقیقه تعادل روان داشته باش...سرش تو گردنم فرو کرد بوسید دیوونه خنگ
چشمام گرم شده دیگه چیزی نفهمیدم
................................
با صدای کوبیده شدن در بیدار شدم ..تو بغل آرتور بودم..خواب بود..محکم بغلم کرده بود
با صدای آغشته به خواب گفتم
ملودی: برو در باز کن..
آرتور: ولش کن بزار بخوابم...خودشون میرن
چشمام بستم که در محکم تر کوبیده شد...محکم کوبیدم به شونه اش .. گونم بوسید
ملودی: برو در باز کن.. برو اینقدر من نبوس..
بلند شد و به سمت در رفت..انگار داشت با یکی صحبت می کرد...سرم تو بالشت فرو کردم
که حس کردم بالای سر من هستن..بلند شدم و نشستم..سوده و یونا بودن
سوده: ملودی بریم خرید...بیا بریم لطفاً..
ملودی: من نمیام
سوده: همین یکبار دیگه.. بخاطر من لطفاً ملودی جون .. به هرحال تنها هم می مونی چون
داداشم با ما میاد .. لطفاً بیا
ملودی: باشه...
سوده و یونا رفتن بیرون اتاق..آقا رفت لباس عوض کنه..کیفم برداشتم ..کارتم داخلش بود
موقع که رفتم بیمارستان کارتم از اتاق کارم برداشتم... آرتور اومد به سمت بیرون هتل....
رفتیم.. ماشین آوردن.. یونا دوید رفت جلو من سوده عقب بودیم..راه افتاد.. سوده سرش
روی شونه ام گذاشت.. آرتور قشنگ بخاطر که عقب نشستم عصبی بود..ولی به من چه ؟؟؟
سوده: تو ارث زیبایت از کی بردی ؟
ملودی : ممنون ولی من شبیه اعضای خانواده نیستم
سوده: ولی خوبه..من که شانسی تو زیبایی نداشتم... داداشم هر چی ژن خوب بود برداشته
برای خودش
آرتور از اون تایپ هاست که با همه بده فقط تو رو دوست داره...
پارت ۸۲
[ویو ملودی]
این تعادل روانی نداره ؟ ..هم داشت حرف خوب می زد و هم داشت می کوبید تو سرم
کسی ندارم...
آرتور: به هرحال هر کاری کنی من ولت نمی کنم..کنار من می مونی
زور گو دو دقیقه تعادل روان داشته باش...سرش تو گردنم فرو کرد بوسید دیوونه خنگ
چشمام گرم شده دیگه چیزی نفهمیدم
................................
با صدای کوبیده شدن در بیدار شدم ..تو بغل آرتور بودم..خواب بود..محکم بغلم کرده بود
با صدای آغشته به خواب گفتم
ملودی: برو در باز کن..
آرتور: ولش کن بزار بخوابم...خودشون میرن
چشمام بستم که در محکم تر کوبیده شد...محکم کوبیدم به شونه اش .. گونم بوسید
ملودی: برو در باز کن.. برو اینقدر من نبوس..
بلند شد و به سمت در رفت..انگار داشت با یکی صحبت می کرد...سرم تو بالشت فرو کردم
که حس کردم بالای سر من هستن..بلند شدم و نشستم..سوده و یونا بودن
سوده: ملودی بریم خرید...بیا بریم لطفاً..
ملودی: من نمیام
سوده: همین یکبار دیگه.. بخاطر من لطفاً ملودی جون .. به هرحال تنها هم می مونی چون
داداشم با ما میاد .. لطفاً بیا
ملودی: باشه...
سوده و یونا رفتن بیرون اتاق..آقا رفت لباس عوض کنه..کیفم برداشتم ..کارتم داخلش بود
موقع که رفتم بیمارستان کارتم از اتاق کارم برداشتم... آرتور اومد به سمت بیرون هتل....
رفتیم.. ماشین آوردن.. یونا دوید رفت جلو من سوده عقب بودیم..راه افتاد.. سوده سرش
روی شونه ام گذاشت.. آرتور قشنگ بخاطر که عقب نشستم عصبی بود..ولی به من چه ؟؟؟
سوده: تو ارث زیبایت از کی بردی ؟
ملودی : ممنون ولی من شبیه اعضای خانواده نیستم
سوده: ولی خوبه..من که شانسی تو زیبایی نداشتم... داداشم هر چی ژن خوب بود برداشته
برای خودش
آرتور از اون تایپ هاست که با همه بده فقط تو رو دوست داره...
- ۱۵.۹k
- ۲۴ مرداد ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۶۸)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط