از تو سرودن ،از تو نوشتن ،مرا به اوجِ آبیِ عشق می سپارد
از تو سرودن ،از تو نوشتن ،مرا به اوجِ آبیِ عشق می سپارد
واژه ها تاب وصف تو را ندارند
توان از تو گفتن را ندارند
وقتی تو فلسفه ی تقدیر، تفسیر سرنوشت، تعبیر احساس می شوی
دیگر تعریف عشق، به سهولتِ به تو اندیشیدن می ماند
تو تعریفِ بی تحریفِ عشقی
واژه ها مرا به یک جمله سوق می دهند
از تو نِگاشتن، از تو سرودن
وجودم، دوست داشتنت را فریاد می کند
می شنوی ...؟!
واژه ها تاب وصف تو را ندارند
توان از تو گفتن را ندارند
وقتی تو فلسفه ی تقدیر، تفسیر سرنوشت، تعبیر احساس می شوی
دیگر تعریف عشق، به سهولتِ به تو اندیشیدن می ماند
تو تعریفِ بی تحریفِ عشقی
واژه ها مرا به یک جمله سوق می دهند
از تو نِگاشتن، از تو سرودن
وجودم، دوست داشتنت را فریاد می کند
می شنوی ...؟!
۸۳۹
۰۹ آذر ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.