کافکا : بیرون چه می بینی؟
کافکا : بیرون چه میبینی؟
- از پنجرهی پشت سرش به بیرون نگاه میکنم؛ درختها، آسمان و قدری ابر را میبینم، و چند پرنده روی شاخههای درخت
کافکا : هیچ چیز غیر عادی نیست، درسته؟
- درست است
کافکا : ولی اگر میدانستی فردا صبح دیگر نمیتوانی اینها را ببینی، همه چیز ناگهان در نظرت جلوه میکرد و ارزشمند میشد، نه؟»
📚کافکا در کرانه
-هاروکی موراکامی
❤️
#read_a_book
- از پنجرهی پشت سرش به بیرون نگاه میکنم؛ درختها، آسمان و قدری ابر را میبینم، و چند پرنده روی شاخههای درخت
کافکا : هیچ چیز غیر عادی نیست، درسته؟
- درست است
کافکا : ولی اگر میدانستی فردا صبح دیگر نمیتوانی اینها را ببینی، همه چیز ناگهان در نظرت جلوه میکرد و ارزشمند میشد، نه؟»
📚کافکا در کرانه
-هاروکی موراکامی
❤️
#read_a_book
۱۱.۲k
۰۳ اسفند ۱۴۰۲