B

#B
بـر مـن ننگـر❣
تـاب نگـاه «تــو» نـدارم! ❣
‏نوشته بود «و کل عین تشوفک لیتها عیونی.»❣
و همه‌ی چشم‌هایی که تو را می‌بینند،❣
کاش چشم‌های من بودند.❣💕❣💕‎‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌
دیدگاه ها (۱)

#Bکاش بْجایِ❣بوسیْدَنت"تــْـــــو♡"را ❣مینوشیدَمَت❣از بَسْ خ...

#Bدستم تو دستش بود❣فشار دادم ، دیدم فشار داد❣خندیدم ،گفت چرا...

#Bتـو قشنگ ترین رویای ❣عاشـقانه هاے‌ منے ❣درست مثل رویایی که...

#Bچه خوبه انقدر عاشقِتـم 🥰باید یک نفر بنشیند❣دست بگذارد روی ...

چـشم مـن، محرمی راز تورا می خواهدشـاعـر قـافـیه پرداز، تو را...

-صدای گریه ی کودکی می آمد... دختر جوانی آمد کودک را در آغوش...

میدانی؟ همه ی اینها نقشه بود. تا روزی از تمام آن ستاره های ف...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط