خسته ام از تظاهر به ایستادگی

خسته ام از تظاهر به ایستادگی

از پنهان کردن زخم هایم زور که نیست !

دیگر نمیتوانم بی دلیل بخندم

و با لبخندی مسخره وانمود کنم همه چیز رو به راه است….!

اصلأ دیگر نمیخواهم که بخندم

میخواهم لج کنم ، با خودم ، با تو ، با همه ی دنیا…!

چقدر بگویم فردا روز دیگریست و امروز بیاید و مثل هر روز باشی….؟؟!

خسته ام …. از تو …. از خودم….از همه ی زندگی …..

میخواهم بکشم کنار !

از تو … از خودم….. از همه ی زندگی …
دیدگاه ها (۱)

اهممم

خیلی وقت است ،دلم میخواهد قلمم را بردارم ، تمام حرف هایم را ...

یک بار پرسیدی که چرا خود را دیوانه ی تو خطاب میکنم، آنگاه با...

تو ذهنم تصویر بوسه هآتو رو صورتم نقآشی میکنم

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط