می شود با بوسه ای چشم مرا دریا کنی
می شود با بوسه ای چشم مرا دریا کنی
می شود خواب مرا لبریز از رویا کنی
خسته ام از بس که پشت درب قلبت مانده ام
می شود درب دلت را رو به قلبم وا کنی
دوست دارم حاکم قلب تو باشم تا ابد
می شود جمهوریت را در دلم برپا کنی
ترس دارم بس که آدم های بد را دیده ام
می شود این ناکسان را پیش من رسوا کنی
زشتی سرما مرا زندانی خود کرده است
کاش می شد با حضورت عشق را زیبا کنی
می شود خواب مرا لبریز از رویا کنی
خسته ام از بس که پشت درب قلبت مانده ام
می شود درب دلت را رو به قلبم وا کنی
دوست دارم حاکم قلب تو باشم تا ابد
می شود جمهوریت را در دلم برپا کنی
ترس دارم بس که آدم های بد را دیده ام
می شود این ناکسان را پیش من رسوا کنی
زشتی سرما مرا زندانی خود کرده است
کاش می شد با حضورت عشق را زیبا کنی
۱۹.۰k
۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.