امشب به سرم زد که در آغوشبمیرم
امشب به سرم زد که در آغوش،بمیرم
محکم بغلم کن که ازین فاصله سیرم
یک شب که نباشی نفسم تنگ وپریش است
بایــد به نفـــس های تو آرام بگیـــرم
هی بنگرمت از پسِ هر پرده ی اشکم
حالا که به چشمان تو افتاده مسیرم
"دلتنگم و با هیچکَسَم میل سخن نیست"
لب تر کن و چون ابر بباران به کویرم
محکم بغلم کن که ازین فاصله سیرم
یک شب که نباشی نفسم تنگ وپریش است
بایــد به نفـــس های تو آرام بگیـــرم
هی بنگرمت از پسِ هر پرده ی اشکم
حالا که به چشمان تو افتاده مسیرم
"دلتنگم و با هیچکَسَم میل سخن نیست"
لب تر کن و چون ابر بباران به کویرم
- ۳۱۳
- ۱۲ مرداد ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۶)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط