پارت ⁹

پارت ⁹

۳روز بعد
کوک ویو
این چند روز که با ات بودم حس میکنم عاشقش شدم ولی خب ات مثل قبل نیست یعنی چجوری بگم خیلی سرد شده تو خودشه تصمیم گرفتن امروز برم ازش بپرسم!

- من اومدم
+هوم خوش امدی *سرش تو گوشیه
-ام داری چیکار میکنی؟
+باید جواب بدم؟
-یعنی چی؟ ات چت شده
+چیزیم نیست
-هست معلومه
+نچ
-شام درست کردی؟
+من باید برات درست کنم؟
-هوف خانوادمون چند روز دیگه میان
+بهتر
-میگی چته؟
+وا چیکارت دارم ولم کن دیگه
رفتم سمتش و گوشیم و گرفتم
+بده من
-نچ
بلند شد رفتم سمت کوک
+بهت میگم بده
-نه
+عه
نزدیکش شدم که ازش بگیرم حواسم نبود سر خوردم و بوم افتادم روش قشنگ صورتمون تو هم بود ( خلاصه )
-...
+....
-بیب چت شده *اروم؟
+ه هیچی
-نمیگی؟ *دستشو گذاشت دور کمرش
+چیزم
-چیز؟ *اروم
+خواست بلند شد نزاشت
+بزار میگم
-الان بگو
+چیزم دیگه! هر ماه هست 🙂🙄
-اوم پس بگو
+اره *کیوت
-چرا بم نگفتی؟
+پسر عمومی شوهرم نیستی که
-از کجا معلوم شوهرت نشدم؟
+اوم.. ها؟