تحت تاثیر این خیال گفتم

تحت تاثیر این خیال گفتم:
ای کاش دانشمندان و مخترعین می‌توانستند دستگاهی بسازند که خاطرات شیرین زندگی انسان را عینا به همان صورت خود ضبط کند،
مثل بوی عطر که هر وقت انسان آرزو کرد؛ بردارد و ببوید.
آنوقت چه خوب بود!

مصاحب من پس از یک لحظه سکوت پرسید:
مثلا چه نوع خاطراتی را شما می‌خواستید در آن حفظ کنید و بعد به سراغش بروید؟

بی تأمل گفتم:
درست نمی دانم،
در زندگانی انسان بعضی مواقع دقایقی پیش می‌آید که حیف است آن‌ها را به زودی فراموش کرد...

سخنم را برید:
مثلا کدام دقایق؟

بدون اینکه بفهمم چه می‌گویم اضافه کردم:
مثلا این دقایق...!
هیچ وقت دلم نمی‌خواهد آن ها را از یاد ببرم.

نگاهی به من انداخت:
از چه چیز این دقایق خوشتان آمده؛
از آسمان و دریا و طبیعت
یا اتومبیل رانی من؟

ساکت ماندم،
قلبم بی اختیار شروع به تپیدن کرد...

ربه‌کا
دافنه دوموریه
دیدگاه ها (۳)

خیلی‌ها فکر می‌کنند، زشت‌ترین بخش بدن‌شان بینی‌شان است!بعضی‌...

#معرفی_کتابزندگی داستانینویسنده:گابریل زوینبخشی از کتاب: آدم...

🔺 انشای‌ پسر بچه آلمانی به پدر رفتگرش:پدر من میفهممکه باشرف ...

سه واژه ی مهم و تاثیر گذار در زندگی:"انتخاب" ؛ "فرصت " ؛ " ت...

عکس پست رو باش فقط !!قبلانم گفتمملت آب و برقتون قطعه ؟! برگر...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط