وقتی رسیدیم به بورام کمک کردم پیاده شه
وقتی رسیدیم به بورام کمک کردم پیاده شه
ا.ت:بورام الان بهتری؟
بورام:اوهوم
ا.ت:خداروشکر
بورام:ا.ت
ا.ت:هوم
بورام: ازت ممنونم که کمکم کردی
ا.ت:خ...خواهش میکنم
برام خیلی عجیب بود اخه چطوری کسی که میخواست منو بکشه الان داره ازم تشکر میکنه اوف
از افکارات چرت و پرتم اومدم برون و آروم آروم به سمت رد حرکت کردم بورام هم کنارم بود رسیدیم به در و زنگ زدیم که خاله هانول در رو باز کرد
هانول:آه سلام چه زود برگشتید وایسا ببینم کوک کجاست
بورام:مامان من یکم حالم بد شد برای همین ا.ت کمکم کرد بیام خونه کوکم موند پیش بچه ها
هانول:الان حالت خوبه؟
بورام:آره آره الان خوبم
هانول:ا.ت عزیزم خیلی ممنونم برای کمکت
ا.ت:خواهش میکنم
هانول:بخیال بییاد تو
رفتیم تو و به همه سلام دادیم بعد بورام رفت تو حال منم رفتم تو اتاقم که...
خیلی میدوستمتون ممنونم از حمایتاتون راستی ببخشید دیر گذاشتم بد جوری درس دارم 😭❤
ا.ت:بورام الان بهتری؟
بورام:اوهوم
ا.ت:خداروشکر
بورام:ا.ت
ا.ت:هوم
بورام: ازت ممنونم که کمکم کردی
ا.ت:خ...خواهش میکنم
برام خیلی عجیب بود اخه چطوری کسی که میخواست منو بکشه الان داره ازم تشکر میکنه اوف
از افکارات چرت و پرتم اومدم برون و آروم آروم به سمت رد حرکت کردم بورام هم کنارم بود رسیدیم به در و زنگ زدیم که خاله هانول در رو باز کرد
هانول:آه سلام چه زود برگشتید وایسا ببینم کوک کجاست
بورام:مامان من یکم حالم بد شد برای همین ا.ت کمکم کرد بیام خونه کوکم موند پیش بچه ها
هانول:الان حالت خوبه؟
بورام:آره آره الان خوبم
هانول:ا.ت عزیزم خیلی ممنونم برای کمکت
ا.ت:خواهش میکنم
هانول:بخیال بییاد تو
رفتیم تو و به همه سلام دادیم بعد بورام رفت تو حال منم رفتم تو اتاقم که...
خیلی میدوستمتون ممنونم از حمایتاتون راستی ببخشید دیر گذاشتم بد جوری درس دارم 😭❤
۷.۰k
۲۰ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.