ما میتونستیم

ما میتونستیم
خیلی خوشحال باشیم
حتی خوشحال تر از اون روزی که اینقدر خندیدیم
که دلمون درد گرفته بود
میتونستی
واسم خیلی خیلی عزیز باشی
حتی عزیز تر از کتابام
میتونستی
مثل بشقاب قورمه سبزی باشی مثل پیتزای مخلوط
که همیشه با عشق نگاهت کنم
میتونستم
برات از همه مهمتر باشم :)
حتی از دوربینت از آدمای دورت میتونستی
اینقدر واسم مهم باشی
که لواشکمو باهات تقسیم کنم
کاری که هیچوقت نمیکنم...
میتونستی عاشق باشی میتونستم عاشقت کنم...
ما میتونستیم خیلی بهتر از این باشیم
میتونستیم
کلی باهم بخندیم
پفک بخوریم
دستامون نارنجی شه
یا بلند بلند با آهنگ بخونیم
چه بسا قر بدیم
بریم میدون چیلیک چیلیک پشت دوربین همو نگاه کنیم...
ما میتونستیم
اما تصمیم گرفتیم غریبه باشیم:)
نشناسیم همو ندونیم
چی ته دل لامصبمون میگذره ما خواستیم
اسم همدیگه رو هم ندونیم
رو عکسای هم کلیک نشیم
زوم نکنیم
ما دلمون نمیخواست
آشنا باشیم
غریبگی دردش کمتره :)
دیدگاه ها (۱)

چرا دلت گرفته ؟او هم آدم است اگر دوستت دارم هایت را نشنیده گ...

کاش میشدخوابیـد و بیدار نشـد یکـ مـرگ آرام و بدون دردسـر و ب...

یادتونه؟کوچیک تر که بودیم چقد دنیا ساده بود، چقد همه چیو ساد...

ﯾﻬﻮ ﺗﺼﻤﯿﻢ ﻣﯿﮕﯿﺮﯼ ﻋﻮﺽ ﺷﯽپست هاﯼ ﺧﻨﺪﻩ ﺩﺍﺭ ﻣﯿﺰﺍﺭﯼﺗﻮﯼ ﭼﺖ ﻫﻤﺶ ﺁﯾﮑ...

black flower(p,270)

لایو جیمین

پارت دو : نامزد اجباری

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط