شب شده

شب شده...
ماتوی جاده ایم...توپاتورو پدال فشار میدی.میخوای منوبترسونی...ولی نمیدونی ک من چقدرشیفته ی عصیانم...
منم باهات همراهی میکنم.کمربندو باز میکنم...تعجب میکنی...من از گوشه چشم نگات میکنم.سرعتتوحفظ میکنی. دستت رو فرمون میچرخه...ی شوک ناگهانی...ماشین می ایسته. نفس نفس میزنی.از ارامش من متنفری....میگی چرا این کارو کردی؟برمیگردم.این دفعه ب جای تو ...توچشمای من چیزی نیس...جامیخوری.شروع ب صحبت میکنی...توضیح میدی همه چیو...سیگارمیکشی...جاده خلوته...این جاده همیشه خلوته...کویرهمیشه خلوته مثل من...مثل تو...میگی حرفاموبایدتوبشنوی...تا بتونی منوبکشی...من فرار کردم ولی توانتقام گرفتی. چرا؟.....من با سکوتم دارت میزنم...از ارامشم متنفری..میگی دود اذیتت میکنه؟مثل همیشه اره.ولی ترجیح میدم تو این دود خفه شم.
لبخندمیزنی.پیاده میشم.جامیخوری میگی کجا میری تو این جهنم دره؟میگم جهنم مگه ترس داره؟میخندی میدونی همه چی یادمه.ساعت2:45
کویر مارومیبلعه.ی ماشین کنار جاده...توکتتوبرمیداری ومیای...کویر منتظره...#Imiss you black hair
دیدگاه ها (۱)

من ی جک تعریف کردم و...تمام دنیا گریه کرد...(:

#آرتیستیک_مایندز_مدیا هراسناک فهمیدم چه ساده ممکن است لحظه ا...

گاهی وقتا سلیقم توگوش دادن ی اهنگ انقدمتفاوت میشه ک ب خودم م...

بعضی وقتا واقعا احمقم...ولی فک میکنم باید احمق بود بعضی لحظه...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط