آنچه گفتی بیشتر دشنام بود اما سپاس

آنچه گفتی بیشتر دشنام بود اما سپاس
احتیاجی نیست همدردی کنی با ما سپاس

این صدف کی باز‌می‌گردد به دریا؟ هیچ‌وقت
راندی از دنیای خود ما را و یک دنیا سپاس

ما برایت پیله‌‌ی ابریشمی بودیم و تو
تا شدی پروانه دور انداختی ما را، سپاس

ای محبت دیر فهمیدم تو را لایق‌ترند
دشمنان قدردان از دوستان ناسپاس

ازدحام شهر با تنهایی‌ام کاری نداشت
ای شلوغی‌های خلوت، ای خیابان‌ها سپاس

#فاضل_نظری #شعر #نوشته #غمگین #عکس_نوشته #خاص #عاشقانه #ویسگون
دیدگاه ها (۰)

دَمی با تو بہ سر بُردنْخودش آرامِشی نابْ اسٺْ...#فریدون_مشیر...

گفته بودم چو بیایی غم دل با تو بگویمچه بگویم که غم از دل برو...

به کسی ندارم الفت ز جهانیان مگر تو اگرم تو هم برانی،، سر بی ...

نمیدانم به دستت می‌رسد این نامه‌ها یا نه اگر هم می‌رسد، می‌خ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط