زمان همه را یکسان از پا می اندازد

زمان همه را یکسان از پا می اندازد
مثلِ آن درشکه چی که به اسبِ پیرش شلاق می زند
اما تازیانه ای که زمان به ما می زند ملایمتِ ترسناکی دارد
فقط چندتایی از ما می فهمیم که کتک خورده ایم
دیدگاه ها (۱)

خیالت رابه آغوش کشیدم کاش هوا هم جرمی داشت به وسعت حضورت

ترنم:گیسوی بلندم؛به نبودنت نمی‌آید..کوتاه کنم؟ یا کوتاه می‌آ...

از بهار تقویم می مانداز مناستخوانهایی که تو را دوست داشتند.💟

⭐ ️بی شک اگر حیوانات؛قادر به ایجادِ دینی بودند،در آن دین شیط...

ساعت از نیمه شب گذشته . مایکی به نامه ای که دختر نوشته بود خ...

صحنه,پارت یازدهم

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط