آقاسلام

آقاســـــــــلام!
بازمنــم ، خاک پایــــتان .
دیـــوانه ای که لک زده قلبــــش برایــــــتان !
در این کلاس ســــرد حضور تو واجب است
این بار چندم است که استاد غایب است ؟
نرگس شکفتــــه است تو را داد می زنـــد
آقا بیا که فاصـــــله فــــــریاد می زنــــــــد
این روزها نمی شــــــــــــود اندوهگین نبود
دلــــــواپس نهایــــــــت تلخ زمیــــــــن نبود
آقا دلم عجیب تو را درد می کشـــــــد
دستم مدام واژه ی « بر گرد » می کشـد

امضاء : دو چشم خیس و دلی در هوایتـــان ،
دیوانه ای که لک زده قلبش برایتــــــان . . . . .

" اللّهُمَّ عَجِّلْ لِوَلیِّکَ الفَرَج "
دیدگاه ها (۴)

من تکه ای از پازل خداوندم...بی هدف آفریده نشده ام که بی هدف ...

ﺑﻪ ﺭﺍﺳﺘﯽ ﮐﻪ ﭼﻘﺪﺭ ﺷﺒﯿﻪ ﺍﻧﺪ ﺑﻪ ﯾﮑﺪﯾﮕﺮ ؛ﻋﻄﺮﻫﺎ ﻭ ﺁﺩﻡ ﻫﺎ !ﻫﺮ ﮐﺪﺍﻡ...

قالی بزرگی است زندگی ...هر هزار سال یکــبار فرشته ها قالی جه...

نقاش مشهوری درحال اتمام نقاشی اش بود. آن نقاشی بطورباورنکردن...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط