سال ها می گذرد و اینستاگرام هم مثل فیس بوک و وبلاگ و وی ...

سال ها می گذرد و اینستاگرام هم مثل فیس بوک و وبلاگ و وی چت از رده خارج می شود. سال ها می گذرد و شاید ما از خیر عکس گذاشتن ها و فیلم گذاشتن ها و پست گذاشتن های مجازی بگذریم، از خیر این که گریه کنیم و عکس بگذاریم و به بقیه حالی کنیم ما ناراحتیم... از خیر این که با اصرار به کسی توی پست هایمان بفهمانیم دلتنگیم، میگذریم...

کاری به این ندارم که چه راه جدیدتری برای گفتن حس ها و حرف هایمان پیدا میکنیم، کاری ندارم از دنیای مجازی به چه چیزی کوچ میکنیم، کاری به این ندارم که سال ها بعد چطوری میخواهیم از خودمان و حال و روزمان بگویم و اصلا سال ها بعد ترجیح میدهیم همچنان حس هایمان را به کسی بگوییم یا نه...!می خواستم بگویم شاید سال ها بعد، من توی آشپزخانه مشغول ظرف شستن باشم... دخترم بپرد وسط پذیرایی و داد بزند: مامان تو اون موقع ها اینستاگرام داشتی؟! یادم نیاید پسوردم چه بود، یادم نیاید چند تا فالوور داشتم...فقط یادم بیاید آن روزها توی پست هایم میخواستم به چه کسی بگویم "امروز که بدون تو گذشت چه حسی دارم" ... شیر آب را باز بگذارم و به ظرف های توی سینک خیره شوم. شاید تکنولوژی آنقدر پیشرفت کرده باشد که دخترم بتواند توی برنامه ی جدید اجتماعی مد شده ی آن روزها، حس دلتنگی زنی چهل ساله را پست کند...
#مرآ_جان
‎‌‌‌‌‎‌‌
دیدگاه ها (۱)

یک نقطه‌ی خطرناکی هم هست به نام: "دیگه هیچ چیز مهم نیست"پا ک...

همه قراردادها راروی کاغذ بی جان نمی نویسندبعضی از قراردادها ...

دل آدم خر که نیست...می‌فهمه!مثلا من هیچ وقت از بابام نپرسیدم...

⁷𝐌𝐲 𝐛𝐫𝐨𝐭𝐡𝐞𝐫'𝐬 𝐟𝐫𝐢𝐞𝐧𝐝_𝐏𝐚𝐫𝐭 اومدن سر میز نشستن که اصن اون حال ...

پرسیدم: «چند تا منو دوست نداری؟»روی یک تکه از نیمرو، نمک پاش...

قانون پنجم:تغییر از خودمون

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط