تکپارتی هوپیی

*ا/ت اماده شد که با دوصتاش به بار برن*

*از قصد چنتا از دکمه هاش رو باز کرد که ترقوش و گردنش خوب دیده شه*

*هوپی که دستش گیلاس بود به اتاق اومد*

♥︎واو..بیب کجا داری میری؟با دکمه های باز..اومم ترقوتو..اوکی بگو ببینم کجا میری؟

♡︎دارم میرم بار با دوصتام

*هوپی یبارم نگاهی بهش انداخت*

♥︎اومم..لباست بد نیس ولی دکمه هاتو ببند

♡︎یبار..فقط یبار گیر ندی من خوشحال میشم

♥︎اوه پ ک اینطور..گیر ندم ک چی بشه؟همه ی پسرا چشمشون رو تو باشه؟

مگ نمیدونی زیادی روت حساسم

اصن ببینم وقتی تو ددیتو داری چه نیازی هست با دوصتات بری بار و پسرا بهت نگا کنن؟

راستش من نمیخوام اینجوری بری

♡︎یاا..چقدر حرف میزنی هوپی فقط میخوام برم بار..هوف

*کیفش رو از روی میز برداشت و به سمت در رفت*

*هوپی دستش رو گرفت*

♥︎دکمه هاتو میبندی یا خونه میمونی؟

♡︎هیچکدوم

♥︎اوه..اوکی مشکلی نیس برو بار اومدنی حسابتو میزارم کف دستت