یه روز شاملو میاد خونه میبینه آیدا هنوز نیومده و ازونجایی
یه روز شاملو میاد خونه میبینه آیدا هنوز نیومده و ازونجایی که اون موقع تلفن نبود براش یادداشت میذاره ایدا من ساعت٦:٣٠ اومدم و الان٧:٣٠عه تو هنوز نیومدی،
تحمل خونه بدون تو سخته میرم بیرون چرخی میزنم امیدوارم برگشتم تو درو برام باز کنی،
خونه بدون تو جهنمه ...
ساعت بیست و سه : پنج دقیقه یکشنبه بیست و نه مهر 1397
1569
1561
تحمل خونه بدون تو سخته میرم بیرون چرخی میزنم امیدوارم برگشتم تو درو برام باز کنی،
خونه بدون تو جهنمه ...
ساعت بیست و سه : پنج دقیقه یکشنبه بیست و نه مهر 1397
1569
1561
۶.۸k
۲۹ مهر ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.