قاتل غرورم پارت 1

کوک ویو


ساعت 8 و نیم بود ک یونگی هیونگ بهم زنگ زد و گفت قراره با پارتنرش ک جیمین بود اسمش و رفیق جیمین برن بار و خب منم ب اسرار اون یه ساعت بعدش اماده بودم و بوگاتی یعه مشکی رنگمو از پارکینگ بیرون اوردم و ب طرف لوکیشنی ک یونگی هیونگ داده بود رفتم
و تقریبا 20 یا 30 دقیقه بعدش ب مقصد رسیده بودم
داشتیم با بچه ها حرف میزدیم و تا اینجا ک پیش رفته بودیم فهمیدم هوسوک و جیمین مدت هاس رفیقن و هوسوک واسطه ی رابطه ی یونگی و جیمین بوده

فلش بک ب 40 دقیقه بعد

کمی با بچه ها م..... س.... ت... شده بودیم ولی حالمون دست خودمون بود ک دیدم صدای داد ازجایی ک نوشیدنی میدادن میاد و البته بگم صدای ضعیفی بود ک ب خاطر صدای موزیک اینجوری شدع بود وگرنه صدای بلندی داشتن
ک دیدم مرده بازوی پسره رو کشید ولی پسره خودشو ب عقب پرت کرد ک مرده با دستش سیلی محکمی ب پسره زد من واقعا نمیتونم ظلم رو تحمل کنم
پس از سر جام بلند شدم و ب سمتشون رفتم هرچی بیشتر نزدیک میشدم بیشتر جریانو میفهمیدم...... صب کن ین مرده میخواست این بچع ی بی گناهو زیر خواب کنه تز پشت رفتمو گفتم ک: من میخرمش
و باعث شدم مرده سرش رو کامل سمتم برگردونه
و دوباره لب زدم: نشنیدی؟؟! گفتم من میخرمش
ک مرد گفت: اوکی... راجب پولش مش.....
نذاشتم حرف بزنه و گفتم: ن ندارم
ک نیشخند کثیفی رو لباش نشست و گف: ببرش فردا بیا برا قرارداد داعم العمر و بگم از این نوع پاکاش هیجا گیرت نمیاد
کوک: کسی ک عاشقه بیشتر ع ت حالیشه
گمشو
و بعد مرردع منو پسره رو تنها گذاشت
و رو ب پسره گفتم: را بیوفت بریم
ک پسره گفت: ینی واقعا منو دوس داری؟
کوک: هع احمق نباش بچه را بیوفت

________♡____♡~~~~
خب خب
اینم پارت اولش.
حمایت شه =ذوق کردن من گرلم/بویم