کنار سیب و رازقی

کنار سیب و رازقی
نشسته عطر عاشقی
من از تبار خستگی
بی خبر از دلبستگی
عاااشقم
ابر شدم صدا شدی
شاه شدم گدا شدی
شعر شدم قلم شدی
عشق شدم تو غم شدی

مازیار فلاحی"مجنون لیلی"
دیدگاه ها (۷)

....تولدم....

رفت آن سوار کولی با خود تو را نبردهشب مانده از تو باشد تاریک...

کاش می شدخالی دفتری باشمروی طاقچه ی اتاقتتا هر وقت دلت گرفتی...

باتو ازناب ترین لحظه سخن خواهم گفت دوستت خواهم داشتهیچ میدان...

به یاد سلمان هراتی، قیصرامین پور و طاهره صفارزاده

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط