خسته و بیمارم
خسته و بیمارم
امابهم نمیریزم چون زندگی ادامه داره
درست وسط آتیش
جوریکه شبیه خودمه قدم میزنم
قدم میزنم، ازش ردمیشم، ادامه میدم
حالایکبار دیگه بلندشو
دوباره صبح شده و امروزم باید پشت سربزاری
بیایه شب دیگه رو هم سرکنیم
نمیدونم آخرش چی میشه
اماهیچ شبی تا ابد موندگار نیست
امابهم نمیریزم چون زندگی ادامه داره
درست وسط آتیش
جوریکه شبیه خودمه قدم میزنم
قدم میزنم، ازش ردمیشم، ادامه میدم
حالایکبار دیگه بلندشو
دوباره صبح شده و امروزم باید پشت سربزاری
بیایه شب دیگه رو هم سرکنیم
نمیدونم آخرش چی میشه
اماهیچ شبی تا ابد موندگار نیست
- ۲.۲k
- ۲۸ تیر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط