my mafia

my mafia
p.²


- چان یوللل ( دست راست ات )[ علامتش * ]

* بله رئیس

- ماشینم رو آماده کن باید برم جایی

* چشم

ویو ات
( رفتم تو اتاقم لباسم رو عوض کردم یه لباس شیک سیاه پوشیدم ( عکسش رو گذاشتم ) موهام رو دم اسبی بستم موهام تا پیش باسنم بود فکر کنم بهتره کوتاهش کنم رفتم بیرون ماشین آماده بودم رفتم سمتش درو برام باز کردن و نشستم روند سمت خونه اون مردک ( پدرش )‌ بعد چند مین رسیدیم بادیگارد پیاده شد و درو برام باز کرد خیلی عصبی بودم رفتم جلوی در و در زدم یه نفر درو باز کرد و گفت )

● چه کاری داشتید

- به آقای جانگ بگو یکی که میشناسید اومده دیدنتو

●‌ بلخ بفرمایید داخل الان بهشون میگم

- اوهوم

( رفتم داخل یه پسر خوش تیپ اونجا بود بیخیال بهش رفتم سمت کاناپه ها و نشستم یه مرد مسن که روی صورتش چروک افتاده بود اومد سمتم وقتی دیدمش یه جورایی بغض کردم درسته عامل تمام بدبختیام اون بود و خواهرم رو به کشتن داده بود اما پدرم بود ولی ازش متنفرم بغضم رو کنترل کردم اومد سمتم و گفت )
[ علامتش ! ]

! سلام ببخشید شما رو بجا نمیارم

( حتی نمیدونه من کیم واقعا مسخرست خیلی جدی و سرد بهش نگاه کردم و گفتم )

- بشینید

! بله ( نشست)

- آقای جانگ میدونم کار مافیا خیلی سخته و بعضی چیزا رو باید به خاطرش فدا کنی اما تو چطور تونستی دخترت رو بفروشی

! به شما ربطی نداره پ...

- اگه به خواهرش ربط نداره لطفا بهم بگو به کی ربط داره ( عصبی )

! تو تو ...

- اره من اتم همونی که از خونه خودش انداختی بیرون

! توی قاتل چطور تونستی بیای تو خونه من

- اگه من قاتلم توچیی ها توی عوضی چی تو خواهرمو کشتی( عصبی و داد )

! مجبور بودم

- کی دخترش رو میفروشه بهم بگووووو

! توی هرزه چطور جرعت میکنی سر من داد بزنی


......ادامه دارد.......

اسلاید دوم استایل ات
شرط ها
like ¹⁰
coment ⁵
دیدگاه ها (۶)

یعنی چی خو مسلمون تویی که میخونی چرا لایک نمیکنی به خدا که د...

my mafia p.³- تو به چه جرعتی به من میگی هرزه ! از خونه من گم...

• سخنانی از نویسنده • بچه ها از این به بعد شرط داریم چون الا...

my mafia p.¹ویو ات ( با صدای در سرم رو از روی پرونده بلند کر...

دوپارتی تهیونگ part1موقعیت:روز تولد ات تهیونگ:ات لباساتو بپو...

چرا حرف منو باور نمیکنی

درخواستی ادامه تک پارتی تهیونگ که تو روز تولدش میبریش خونه ی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط