دم مرگ
مدتی هست که من غُصه° فراوان دارم
چونکه در سینه دلی بی سر و سامان دارم
من به اندازه یِ تعدادِ غزل هایِ خودم-
از شکسته° دلِ خود، تکه° هزاران دارم
مدتی هست که من چشم به راهت هستم
حلقه بر در نزدم چونکه رقیبان دارم
گلِ نیلوفر اگر ریشه نداری در خاک-
من دوتا دست برایِ تو چو گلدان دارم
این همه° کُشت فراقِ تو مرا ای قاتل-
تا چه اندازه دمِ مرگ مگر جان دارم؟
برسان زود خودت را به دلِ بی تابم
که به آرامشِ دستانِ تو ایمان دارم
حسین حیدری"رهگذر"
مجموعه شعر از گور برگشته
۱۴۰۰/۱۰/?
#عاشقانه #غزل #شاعر #حسین_حیدری_رهگذر #حسین_حیدری #رهگذر #از_گور_برگشته
چونکه در سینه دلی بی سر و سامان دارم
من به اندازه یِ تعدادِ غزل هایِ خودم-
از شکسته° دلِ خود، تکه° هزاران دارم
مدتی هست که من چشم به راهت هستم
حلقه بر در نزدم چونکه رقیبان دارم
گلِ نیلوفر اگر ریشه نداری در خاک-
من دوتا دست برایِ تو چو گلدان دارم
این همه° کُشت فراقِ تو مرا ای قاتل-
تا چه اندازه دمِ مرگ مگر جان دارم؟
برسان زود خودت را به دلِ بی تابم
که به آرامشِ دستانِ تو ایمان دارم
حسین حیدری"رهگذر"
مجموعه شعر از گور برگشته
۱۴۰۰/۱۰/?
#عاشقانه #غزل #شاعر #حسین_حیدری_رهگذر #حسین_حیدری #رهگذر #از_گور_برگشته
۴.۵k
۰۷ مرداد ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.