Love me like Napoleon and I will be your Desiree 🍷🙂

Love me like Napoleon and I will be your Desiree 🍷🙂
pt7
(خواعرم چرا نداره که عاشقت شدههههه)
الکس رفت خونشون منم همونجا بالای برج بودم دشتم به خیابونا نگاه میکردم *
یه نفر اسممو صدا زد برگشتم سمتش جیمین بود
+بله
_ا.ت میای باهم بریم خونه
+اوم باش
___________________________
تو خیابون :+راستی جیمین روی برج چی شد که یهو عصبی شدی
_می خوای بدونی؟
+اوهوم
_پس بیا تا بت بگم
دستمو کشید و منو برد تو یه کوچه بن بست و خلوت
+میتونستی همونجا عم بگید
-نه نمیشد
اومدم بگم چرا که محکم لباشو کوبید به لبام و نرم اروم میبوسید اول همراهی نمیکردم ولی منم کم کم همراهی کردم بعد از تنگی نفس از هم جدا شدی
_تنها دلیل عصبانیتم تو بودی
+چرا اونوقت
_چون تو مال منی و کسی هم نمیتونه بهت دست بزنه
+*خنده*
_حالا خانم خانما میشه باهام قرار بزاری
+بزار فکر کنم اوممممممممم باشهههههه
(و اینگونه بود که در این پارتی پارتی گرفتن 😂)