صحبتم را با غزل های تو شیرین می کنم

صحبتم را با غزل های تو شیرین می کنم
واژه هایم را به احساس تو آذین می کنم

تا دوباره سر بگیرد تابش اندیشه ات
قطره های شوق را بر گونه، پروین می کنم

ای نشسته در کمین شعر من مثل قلم
من مرکب وار، از چشم تو تمکین می کنم

کمتر از برقی به پایان نگاهم مانده است
با طنین رعد تو، احساس تسکین می کنم

شب به شب، یلدا کنم شور تماشای تو را
چون غزل های تو را ناخوانده گلچین می کنم
دیدگاه ها (۱)

سایه ات بالا بلندم در حضورم مرده است...از تو یک دنیا حرف در ...

نخواب ای آسمون امشبکه من بیدار بیدارم...یه امشب دل به من بسپ...

از دور ...می بوسم توراای آرزوی هرشبمشاید که با این دلخوشیپای...

من بیچاره وفا دار نمانم چه کنم؟ غزل از لحظه ی دیدار نخوانم چ...

عشـق تحقیر شده 𝐏𝐚𝐫𝐭 𝟒︵᷼⏜۪۪۪︵۫۫۫ʾ۪۫ׄ︵᷼︵᷼⏜۪۪۪︵۫۫۫ʾ۪۫ׄ︵᷼⏜۪۪۪︵‌‌...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط